loading...
ياس زهرا(س)
alireza بازدید : 305 پنجشنبه 05 آبان 1390 نظرات (12)

عطر بهار(ویژه نامه آغاز امامت امام عصر(عج))

مقصود از شرايط ظهور، همان شرايطى است كه تحقق روز موعود متوقف بر آنها است و گسترش عدالت جهانى به آنها بستگى دارد و مى توان تعداد اين شرايط را چنين دانست. 

شرط اول: وجود طرح و برنامه عادلانه كاملى كه عدالت خالص واقعى را در برداشته باشد و بتوان آن را در هر زمان و مكانى پياده كرد و براى انسانيت سعادت و خوشى به بار آورده و تضمين كننده سعادت دنيوى و اخروى انسان باشد. روشن است كه بدون چنين برنامه و نقشه جامعى، عدالت كاملا متحقق نخواهد شد.
شرط دوم: وجود رهبر و پيشواى شايسته و بزرگ كه شايستگى رهبرى همه جانبه آن روز را داشته باشد.
شرط سوم: وجود ياران همكار و همفكر و پاسدار در ركاب آن رهبر واحد براى پياده كردن جهانى آن اهداف بلند. ويژگيهايى را كه اين افراد مى بايست واجد باشند، در همين شرط نهفته است زيرا اين افراد بايد داراى خصوصيات معينى باشند تابتوانند آن كار مهم را انجام دهند و گرنه هر گونه پشتيبانى كفايت نمى كند .
شرط چهارم: وجود توده هاى مردمى كه در سطح كافى از فرهنگ و شعور اجتماعى و روحيه فداكارى باشند. تا در نخستين مرحله موعود گروه هاى اوليه پيروان حضرت مهدى (عج) را تشكيل دهند زيرا آن افراد با اخلاص درجه يك كه شرط سوم با وجود آنها محقق مى شود، گروه پيشرو جبهه جهانى هستند .
لازم به ذكر است كه شرايط چهار گانه فوق مربوط به پياده كردن عدالت خالص در روز موعود است ولى چنانچه نسبت به شرايط ظهور بسنجيم، يكى از آنهاكه وجود رهبر باشد، كم مى شود. و سه شرط ديگر باقى مى ماند  زيرا معنى ظهور آن است كه فرد آماده قيام در آن روز وجود دارد كه مى خواهد ظاهر شود و با گفتن اين كلمه شرط دوم را ضمنى پذيرفته ايم و خواه ناخواه سه شرط بيشتر باقى نمى ماند .

alireza بازدید : 168 شنبه 30 دی 1391 نظرات (0)

یا صاحب الزمان ! ...

                                    

یا صاحب الزمان ! داستان یوسف را گفتن وشنیدن به بهانه ی توست  .

شرمنده ایم .

می دانیم گناهان ما همان چاه غیبت توست .

می دانیم كوتاهیها ، نادانیها و سستیهای ما ، ستمهایی است كه در حق تو كرده ایم .

یعقوب به پسران گفت : به جستجوی یوسف برخیزید ،

و ما با روسیاهی و شرمندگی ، آمده ایم تا از تو نشانی بگیریم .

به ما گفته اند اگر به جستجوی تو برخیزیم ، نشانی از تو می یابیم .

اما ای فرزند احمد ! آیا راهی به سوی تو هست تا به دیدارت آییم .

اگر بگویند برای یافتن تو باید بیابانها را در نوردیم ، در می نوردیم .

اگر بگویند برای دیدار تو باید سر به كوه و صحرا گذاریم ، می گذاریم .

 

alireza بازدید : 212 یکشنبه 18 تیر 1391 نظرات (1)

 

امام زمان

 

ای آفریدگار صبح !

در جشن با شکوه روزی که آغاز می شود و در تمامی روزهایی که شیرینی نام تو بر لبانم می نشیند من عهد دیرینه ی خویش را با صاحب صبح و امام عصر تازه می کنم و دست بیعتم را در زلال دستانش معطر می سازم تا شعر سپید این عشق در صحن دلم تکرار شود .

طراوت جاری این عهد و بیعت هرگز از باغ خاطرم بیرون نمی رود و پیوسته شال سبز محبتش را بر گردن می نهم تا نوازشگر شانه های لرزانم باشد.

خالق مهربان من !

اگر دست تقدیر تو ، لباس سپید آخرت را بر تن من پوشاند و درخت زندگی ام، تنبه خواب زمستانی و ابدی خویش سپرد و میان آن ماه تابان در آسمان چشم مردمان آشکار شد ، مرا از محراب قبرم بر انگیز و توفیق احرام در صحن و صفایش عنایت کن تا لبیک گویان در گرد کعبه ی وجود مقدسش طواف کنم .

شب یلدای هجران را به یمن ظهور ماه کاملش ، کوتاه کن که شب پرستان ، همچنان چشم بر صبح صادقش بسته اند و ما مۆمنان طلوع خورشید جمالش را نزدیک می دانیم...

 

ای اجابت کننده هر دعا !

پنجره قلب منتظران رو به آسمان بی  کرانت گشوده است تا به یک اشارت تو، غبار غم و اندوه غیبت از دل ها بر خیزد و چشم ها به تماشای باران  ظهور بنشیند.

خدایا !

شب یلدای هجران را به یمن ظهور ماه کاملش ، کوتاه کن که شب پرستان ، همچنان چشم بر صبح صادقش بسته اند و ما مۆمنان طلوع خورشید جمالش را نزدیک می دانیم...

 

alireza بازدید : 222 یکشنبه 18 تیر 1391 نظرات (1)

 

امام زمان

 

یا لطیف

فردا را چگونه می توان دید

فردایی که امروزش همه در غوغا است

فردایی که امروزش را از عمق افکار خسته مردم می بینم

کجاست یک دل آرام

کجاست آرزوهای آرزو نشده

کجاست امیدی که باز سوی امیدوارش باز گردد

نمی دانم دلم را دست کدامین فکر بسپارم

نمی دانم اشکم را برای که بریزم

نمی دانم سوز عشق را از که باید بیاموزم

کاش میشد در بن بست سکوت  خانه ای از فکر نساخت

کاش میشد عشق را در خاکستر یاد ها نگاه داشت

کاش میشد اشک را در جویبار احساس نریخت

چرا این مردم دل هاشان را با اب سیاه افکار دیگران می شویند

چرا این مردم عطش بودن را در انتظار  دیدار یار سیراب نمی کنند

چشمانم از خیره شدن بر صفحات خالی ذهنم خسته شده

نمی دانم چرا هر چه در بیراه های تنهاییم پرسه میزنم خانه تنهایی هایم را نمی یابم

کاش می آمدی و من را از حصار سخت دو دلی نجات میدادی

فردا روز توست

روز شنیدن بوی نرگس

روز دیدن خال گونه ات

روز انتظار

روز تقدیم اشکها بر زیر پایت

روز شکستن دیوار دوری هفت روز

 

می دانم که سبکی هوای درونم از گرد و غبار قدمهایش بر روی ذهن پریشانم است می دانم که آرامش دریای قلبم از آرامش آبیه نگاهش است منتظر آمدنم است پس منتظر آمدنش می مانم

 

مرا دریاب

می دانی چه هستم

می دانی چه باید باشم

می دانی چه می خواهم باشم

دستم را بلند کرده از تو مدد می خواهم

امام زمان

 

تا یک دل آرام را ,

تا آرزوی بازگشتت را ,

تا امید به انتظارت را

از تو طلب کنم 

می خواهم بدانم

چگونه دلم را به دست افکار تو ,

اشکم را در دامان تو ,

سوز عشق را برای تو داشته باشم

دیگر نمی گویم کاش میشد

میگویم از تو می خواهم که خانه ای را که در بن بست سکوت ساخته ام ویران سازی

میگویم از تو می خواهم که عشق به خودت را همچون داغی آتش در سینه ام نگاه داری

میگویم از تو می خواهم که اشک هایم را در جویبار انتظارت بریزم

نمی دانم چرا هر چه در بیراه های تنهاییم پرسه میزنم خانه تنهایی هایم را نمی یابم کاش می آمدی و من را از حصار سخت دو دلی نجات میدادی

با او حرف زدم

صدایم را از میان انبوه درد های عاشقانش شنید

من می سوزم

جوابش را نمی شنوم

دفتر افکارم سفید است

اما

او برایم نوشته است

با رنگ سفید

می خواهد من خود بیابم

می دانم نوشته است که فریاد سکوتش بلند است

آری

باید بشنوم

می دانم که سبکی هوای درونم از گرد و غبار قدمهایش بر روی ذهن پریشانم است

می دانم که آرامش دریای قلبم از آرامش آبیه نگاهش است

منتظر آمدنم است پس منتظر آمدنش می مانم

با عشق به او ,

با مدد از او

و  با توکل از خدای او

بخش مهدویت تبیان

alireza بازدید : 194 یکشنبه 18 تیر 1391 نظرات (0)

 

امام زمان

 

باز هم شب جمعه شد و پلک دلم میپرد  بهانه ی چیست

اگر وعده دیدار، هنگام مرگ است، بیا که وقت آن رسیده است. بیا و ببین که اشک انتظار، دامن شب را پر از شکوفه هاى آرزومند نسیم کرده است. تنها نه رنگ من، که رنگ شب از این همه غمهاى پریشان پرید.

از عمر، زمانى کمتر از پژمردن گل در هواى پاییزى مانده است; بیا!

اى یگانه ترین رازى که در رگهاى «بودن» می جوشى، معماى ما را که تهمت افسانه بر پیشانى دارد، بگشا! (1)

ما انتظار دستهایى را مى کشیم که نوازشگرى را نسیم از او آموخت; ماه و خورشید به اشارت وى بالا و پایین مى روند و روز و شب، تفسیر پشت و روى آن اند.

ما وعده دیدار مردى را به دل داده ایم که مرگ و حیات، در دو سوى او به خدمت ایستاده اند.

ما با تو بودن را گرچه نیافتیم، بى تو بودن را نیز برنتافتیم.

اى تمام آرزوهاى من! کاش یکى از آرزوهاى تو ما بودیم.

 

alireza بازدید : 181 چهارشنبه 06 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

 شهادت حضرت زهرا (س) تسلیت باد !!!!

شهادت حضرت زهرا (س) خدمت وجود نازنین امام زمان تسلیت عرض میکنم.

برترین و بهترین دعا دعای ظهور و فرج امام زمان (عج) است که با ظهورش دین احمد (ص) زنده میشود و حقیقت بهشت را روی زمین میتوان یافت و خدا را حقیقتا ستایش کرد و در مکتبش درس بندگی حق آموخت پس برای ظهورش بخوان 14 صلوات و یک حمد و توحید را و بر وجود نازنینش تقدیم نما.

دل خورشید محک داشت؟ نداشت! یا به او آینه شک داشت؟ نداشت! آسمانی که فلک می بخشید احتیاجی به فدک داشت؟ نداشت! غیر دیوار و در و آوارش ، شانه ی وحی کمک داشت؟ نداشت! مردم شهر به هم می گفتند در این خانه ترک داشت؟ نداشت! شب شد و آینه ی ماه شکست! دست این مرد نمک داشت؟ نداشت! تو بپرس از دل پرخون غمت! چهره ی یاس کتک داشت؟ نداشت! نداشت! نداشت…!

alireza بازدید : 372 سه شنبه 15 فروردین 1391 نظرات (0)

حضرت مهدیموضوع محل اقامت و سکونت امام مهدی (ع) در زمان غیبت از جمله موضوع هایی است که ذهن بسیاری از مردم را به خود مشغول داشته است و معمولاً در مجالس و محافل مهدوی مورد پرسش قرار می گیرد...

 


موضوع محل اقامت و سکونت امام مهدی (ع) در زمان غیبت از جمله موضوع هایی است که ذهن بسیاری از مردم را به خود مشغول داشته است و معمولاً در مجالس و محافل مهدوی مورد پرسش قرار می گیرد.

پیش از پاسخ گویی به این پرسش یادآوری این نکته ضروری است که برای غیبت امام مهدی (ع) دو معنا قابل تصور است:

نخست ناپیدا بودن امام؛ یعنی اینکه آن حضرت در دوران غیبت از نظر جسمی از دیدگان مردم به دور است و و اگر چه آن حضرت مردم را می بیند و از حال آنها باخبر می شود، ولی کسی توان دیدن ایشان را ندارد.

دوم، ناشناس بودن امام: در این فرض آن حضرت در طول زمان غیبت در میان مسلمانان حضور می یابد و با آنها مواجه می شود، ولی کسی او را نمی شناسد و به هویت واقعی اش پی نمی برد.1

بحث از محل اقامت و سکونت امام مهدی (ع) در زمان غیبت اگر چه در هر دو فرض مطرح می شود، ولی به نظر می رسد در فرض دوم این موضوع کمتر جای بحث دارد و آن حضرت با مخفی داشتن هویت خود در هر کجا که بخواهد می تواند زندگی کند.


در زمینه محل اقامت امام مهدی (ع)، روایت های گوناگونی وجود دارد که با توجه به آنها محل های احتمالی اقامت آن حضرت را می توان به سه دسته تقسیم کرد:

 

alireza بازدید : 540 سه شنبه 15 فروردین 1391 نظرات (0)

خواب امام زمانشاگرد: استاد، چکار کنم که خواب امام زمان(عج) رو ببینم؟
استاد: شب یک غذای شور بخور،آب نخور و بخواب. شاگرد دستور استاد رو اجرا کرد و برگشت...

 

 

 

شاگرد: استاد، چکار کنم که خواب امام زمان(عج) رو ببینم؟

استاد: شب یک غذای شور بخور،آب نخور و بخواب. شاگرد دستور استاد رو اجرا کرد و برگشت.

شاگرد: استاد دیشب دائم خواب آب میدیدم!‏ خواب دیدم بر لب چاهی دارم آب مینوشم،کنار نهر آبی در حال خوردن آب هستم! در ساحل رودخانه ای مشغول...!

استاد فرمود: تشنه آب بودی خواب آب دیدی‏؛‏ تشنه امام زمان(عج) بشو تا خواب امام زمان(عج) ببینی...!

 

alireza بازدید : 660 سه شنبه 15 فروردین 1391 نظرات (0)

دل نوشته ای به امام زمان علیه السلام ...

1268526334.jpg

: یا صاحب الزمان رمز ظهور تو ترک گناه و یکدلی و دعای ماست .. سلام مولای من، سلام معشوق عالمیان، سلام انتظار منتظران  ..

می‌خواهم از جور زمانه بگویم ، می‌خواهم بگویم و بنویسم از فسادی که جهان را چون پرده‌ای فراگرفته اما زمان فرصتی است اندک و انسان آدمی است ناتوان. پس ذره‌ای از درد دلم را به زبان می آورم تا بدانی چقدر دلگیر و خسته‌ام.

آغاز نامه به جهانبان جهان و جهانیان خدای هر دو جهان:

مولای من می‌دانی چند سال است انتظار می‌کشم. از وقتی سخن گفته‌ام و معنای سخن خود را فهمیده‌ام انتظارت را می‌کشم. بیا و این انتظار مرا پایان بده.

خسته‌ام از دست زمانه ، چقدر جور زمانه را تحمل کنم. چقدر ناله مظلومانه کودکان و معصومانی را که زیر ستم اند بشنوم و سکوت کنم. خودت بیا و این جهان سیاه را پایان بده. بیا و جهان را آباد کن. بیا و از آمدنت جهان را شاد کن. می‌دانی چند نوجوان هم سن و سال من آواره‌اند؟ چندین هزار کودک بی پناهند، خودت بیا و پناه بی پناهان باش.

چند پیش بود که خوابت را دیدیم گفته بودی می‌آیی و به اندازه تمام سال های نبوده ات با من حرف می زنی و به درد دل من گوش می‌دهی اما تا خواستی بگوئی کی و کجا؟، از خواب پریدم و از آن شب به بعد دیگر نمی خوابم. راستش می‌ترسم. می‌ترسم بیائی و من خواب باشم. می‌ترسم بیائی، همه تو را ببینند و تنها من از دیدنت محروم بمانم. هنوز هم می ترسم…

حس می‌کنم با این که شبهاست خواب به چشم ندارم اما در خواب غفلتم. بیا و بیدارم کن. بیا و هشیارم کن. بیا و همه جهانیان را از خواب غفلت بیدار کن. همه به خواب سنگین جهل فرورفته اند و صدای مظلومان و دل شکستگان را نمی‌شنوند. خودت بیا و همه ما را از این کابوس جهانی نجات بده.

ای منجی عالمیان ، جهان در انتظار توست ! نیستی تا ببینی مردم روز میلادت یعنی رمز عشق پاک چه می‌کنند ! چگونه بغض سنگین خود را در گلو نگه داشته اند و انتظار می کشند. منتظرند تا کی بیاید و جهان را از عدل پرکند. کسی بیاید و به این جهان بی اساس پایان دهد بیا تا بعد از این در کوچه های غریب شهر روز میلادت را با بودنت جشن بگیریم و خیابان‌های تاریک و ظلمات را با نور بودنت چراغانی کنیم. بیا و ببین مردم روز آمدنت چه می‌کنند؟

روز جمعه، روز خودت، روز منتظرانت به سراغ حافظ رفتم تا با فالی دلِ شکسته و سینه‌ی زخمی‌ام را مرهمی باشم. می‌دانی چه آمد؟

یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور….

نه ؛ غم می‌خورم ؛ غم می‌خورم بخاطر روزهایی که نبوده‌ای تا لحظات تلخ غم را کنارم باشی. غم می‌خورم به خاطر روزهایی که به یادت نبوده‌ام و با گناه شب شده‌اند. همان روزهایی که در تقویم خاطره‌ها در منجلاب گناه و زشتی با قلم جهل ثبت کرده‌ام.

بهترین روز تنها روز ظهور توست. کی می‌آید؟ کی می‌شود که با قلم عقل و راستی بر صفحه دل حک کنم و با صدای بلند فریاد بزنم و به گوش جهانیان برسانم.«بهترین روز ، روز ظهور مولاست»

با تمام جهل و مستی تصمیم گرفته‌ام دفترچه روزگار را با پاک کنِ مهر و عطوفت پاک کنم و از اول با نام تو روزگار را آغاز کنم. هنوز در نخستین صفحات آن مانده‌ام و مطلبی برای نوشتن ندارم. تا پایان نوشتن انتظارت می‌کشم.

دیوانه مسلمانی که در روزهای انتظار هزار بار به دیوانگی‌اش ایمان می‌آورد….

منبع : تبیان

alireza بازدید : 320 پنجشنبه 13 بهمن 1390 نظرات (1)

کتاب مهدی منتظردر نهج البلاغه | www.Ghiamat.ir


همانگونه که از عنوان اثر حاضر برمی آید مؤلف در ضمن مجموعه مطالب آن تلاش می نماید تا مباحث و مطالب مربوط به امام زمان(ع) را در کتاب شریف نهج البلاغه مورد شناسایی قرار دهد و آن گاه با اسلوب خاصی ضمن ترجمه متن، اصل نکات موجود در هر یک از آنها را تبیین می نماید و در مواردی هم به مآخذ و منابع دیگری که این تعبیر در آنجا ذکر شده است اشاره می کنند.

منتهی قبل از وارد شدن در مطالب نهج البلاغه چند مطلب اساسی را متذکر می شوند: نخست در زمینه لزوم معرفت امام و جایگاه آن در معارف اسلامی و بررسی اسناد حدیث «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة» مبحثی را ارائه می نمایند و نتیجه می گیرند که این حدیث بین شیعه و سنی در حد تواتر و بلکه بالاتر از آن مطرح است؛ لذا توجه به اصل امامت یکی از امور لازم برای تمام مسلمانان است.

آن گاه تحت عنوان «مهدویت در اسلام» دیدگاه شیعه را در مورد امام زمان(ع) مورد اشاره قرار می دهند و ضمن اشاره به آیه ای از قرآن نتیجه می گیرند که مسئله مهدویت و تشکیل حکومت عدل جهانی، ریشه در قرآنی دارد و صرفاً یک نظر خاص گروهی نیست و در ادامه تحت عنوان «شناخت کوتاه از حضرت مهدی(ع)» به نحو اختصار، در زمینه نسب و حسب و خصوصیات و صفات و وقایع زندگی و نواب و علایم و وقت و مکان ظهور و یاران و روش حکومتی و چگونگی پیروزی بر دشمنان و مدت زمامداری و برکات دوره حکومت آن حضرت مطالبی را می آورند.

در پایان این بخش نیز به خاطر پاسخ به شبهه بعضی از افراد که در زمینه ولادت آن حضرت دارند، مطلبی را ارایه می نمایند و در ضمن آن، بر اسامی بیش از صد نفر از علمای اهل سنت که در نیمه دوم قرن سوم هجری به مسئله ولادت آن حضرت اعتراف کرده اند، اشاره می کنند.لازم به تذکر است که علاوه بر ذکر اسامی این افراد به آثار و مآخذ و منبع سخن آنها هم اشاره می نمایند.

سپس ضمن اشاره به جایگاه نهج البلاغه در متون روایی و مسئله امامت و رهبری، این اثر گرانقدر را مورد بررسی قرار می دهند و فهرستی از مطالب مربوط به مسأله امامت را که در نهج البلاغه آمده است، ارائه می نمایند و در پایان تحت عنوان پیشگویی های امام امیرالمؤمنین (ع) درباره حضرت مهدی (ع) به شرح و تفصیل یازده مورد از مطالب و سخنان علی (ع) در زمینه بخشهای مختلف معارف امام زمان(ع) ایراد شده است، می پردازد.صفحات آخر کتاب هم به معرفی مآخذ مطالب کتاب و فهرست مطالب کتاب و معرفی آثار مؤلف اختصاص دارد.

کتاب «مهدی منتظر(ع) در نهج البلاغه» نوشته استاد مهدی فقیه ایمانی را برای نخستین بار کتابخانه امام امیر المؤمنین در اصفهان منتشر کرده است و پس از آن نیز برخی ناشران دیگر از جمله اتشارات حسینیه عماد زاده بیش از یک بار منتشر کرده اند.


دانلودحجم فایل :  652 کیلوبایت

دانلودپسوند فایل : PDF   

دانلودلینک غیر مستقیم : دانلود



alireza بازدید : 234 پنجشنبه 13 بهمن 1390 نظرات (0)

در زمينه‏ ي غيبت امام عصر عليه ‏السلام مطالب فراواني در روايات حضرت رضا عليه‏ السلام به چشم مي‏خورد، ازجمله آن حضرت مي‏فرمايند:

«و هو صاحب الغيبة قبل خروجه». [1] .

او (امام عصر عليه ‏السلام) قبل از ظهور، غيبتي خواهد داشت.

دوران غيبت داراي دو مرحله است:

غيبت صغري: که از زمان شهادت امام عسکري عليه‏ السلام آغاز شد و تا زمان وفات علي بن محمد سمري آخرين نايب خاص آن حضرت در سال 329 هجري ادامه يافت و حدود هفتاد سال طول کشيد.

اما غيبت کبري: پس از غيبت صغري شروع شده و بر طبق فرمايش علي بن موسي ‏الرضا عليه‏السلام تا زماني که خداي -تبارک و تعالي- مصلحت بداند ادامه خواهد داشت:

«يغيبه الله في ستره ما شاء». [2] . 

اما غيبت امام مهدي عليه‏ السلام چه حکمت و فلسفه‏اي دارد؟ چرا آن حضرت مانند ديگر امامان در ميان مردم آشکارا زندگي نکرد؟ 

در پاسخ به اين پرسش مي‏گوييم: اگر از نظر رخدادها و حوادث  طبيعي و عادي به اين حادثه نظر نماييم و به دنبال توجيه و چرايي اين امر حرکت کنيم، به اين نتيجه مي‏رسيم که با فشارهاي روزافزون «عباسيان» بر بني فاطمه و امامان معصوم عليهم‏ السلام، غيبت و اختفاي امام مهدي عليه ‏السلام امري سنجيده و حساب شده، و بازتابي از آن سياست رو به فزوني دشمني با امامان عليهم‏السلام است. 

به عبارت روشن‏تر، امامان عليهم‏ السلام در برابر اين سياست عباسيان از تاکتيک اختفا و غيبت ياري گرفته بودند، تا وجود مقدس امام مهدي عليه ‏السلام از گزند حوادث زمان مصون و محفوظ بماند و در فرصت مناسب به ميان مردم آيد و مردم از وجود مقدس آن حضرت بهره‏مند گردند. 

فشارهاي سياسي که از زمان امام جواد عليه‏ السلام بر امامان معصوم وارد مي‏شد، مرتبا افزايش مي‏يافت، اين فشارهاي رو به افزايش موجب شد که فعاليتهاي امام يازدهم عليه‏السلام به حداقل برسد تا جايي که زمينه مساعد براي رهبريهاي امام مهدي عليه ‏السلام به حداقل برسد تا جايي که زمينه مساعد براي رهبريهاي امام مهدي عليه‏السلام فراهم نگرديد. در اين هنگام خواست و مشيت خداوند به غيبت امام زمان عليه ‏السلام تعلق گرفت. 

دکتر «جاسم حسين» در اين باره مي‏نويسد: «مقامات حکومت عباسي خواستار ايجاد محدوديت در فعاليتهاي ائمه عليهم‏السلام بودند، از اين رو آنان را به دربار خود مي‏بردند و تحت نظر مي‏گرفتند تا آنکه ديگر نتوانند فعاليتهاي خود را در ميان پيروان خويش انجام دهند. 

محدوديتهايي که از زمان حضرت رضا عليه‏السلام بر ائمه عليه‏السلام تحميل شد، تا زمان امام يازدهم، حضرت عسکري عليه‏السلام ادامه يافت در نتيجه  ائمه عليهم‏السلام نيز سياستي اتخاذ کردند تا آخرين وصي خود را از شرايط مشابه مصون دارند. 

امامان به اين نتيجه رسيدند که پسر امام يازدهم عليه‏السلام از چشمان «عباسيان» پنهان شود تا بتواند فعاليتهاي خود را ناشناخته به انجام رساند، تا اينجا احاديثي که وجود امام را پيش بيني مي‏کند که از نظرها پنهان باشد و سياستهاي خود را در خفا، در ميان پيروان خويش به مورد اجرا خواهد گذاشت را ترويج و نقل مي‏کردند. اين امام دوازدهمين امام است. چنين اقداماتي از پيش صورت مي‏گرفت، تا «اماميه» را به قبول سفيران به عنوان واسطه‏هاي ائمه عليهم‏السلام آماده سازد». [3] .

همين تفسير و فلسفه غيبت که از زبان «جاسم حسين» بيان شد، در روايات اسلامي نيز به گونه‏اي ديگر بيان شده است و امامان معصوم بر آن تأکيد کرده‏اند که به برخي از آنها در ذيل اشاره مي‏گردد: 


alireza بازدید : 303 دوشنبه 10 بهمن 1390 نظرات (0)

از سامرا تا سهله


بسیاری دوست دارند بدانند امام در کجا زندگی می‌کند.

برای روشن شدن این پرسش باید محل سکونت امام زمان- علیه السلام - در چهار دوران به اختصار بررسی شود:

1. دوران پدر
بدون شک محل ولادت امام مهدی - علیه السلام - شهر سامرا است. او پس از ولادت تا هنگام شهادت امام حسن عسکری - علیه السلام - در سامرا و نزد پدرش می‌زیست. حکیمه خاتون، دختر امام جواد - علیه السلام - بارها امام عصر - عج الله فرجه الشریف - را در خانه امام عسکری - علیه السلام - مشاهده کرد. برخی از یاران امام مانند احمد بن اسحاق نیز وی را همان جا دیده‌اند. امام در یکی از ملاقات‌هایش با ابن اسحاق از جای برخاست؛ وارد حجره شد و در حالی که فرزندش را بر شانه قرار داده بود، بیرون آمد. (1)

روزی یعقوب بن منقوش پرسید: مولای من، چه کسی امام است؟ فرمود: پرده را کنار بزن... او چنان کرد امام عصر - عج الله فرجه الشریف - را دید. مهدی - علیه السلام - از پس پرده برون آمد و بر زانوی پدر نشست. (2)

امام عسگری، در دقایق پایانی عمر، به عقید خادم فرمود: وارد اتاق شو و کودکی که در حال سجده است، نزد من آور... (3). این روایات گواهی می‌دهد امام مهدی - عج الله فرجه الشریف - در حال حیات پدر در شهر سامرا و در خانه وی زندگی می‌کرد؛ اگر چه امام عسکری او را از نظرها پنهان می‌داشت. 


2. غیبت صغرا
امام در دوران 74 ساله غیبت صغرا، احتمالا در عراق زندگی می‌کرد؛ زیرا چهار نایب خاصی که با وی رابطه مستقیم داشتند، در بغداد به سر می‌بردند. آن‌ها نامه‌های مردم را به وی می‌رساندند و پاسخ دریافت می‌کردند. امام صادق - علیه السلام - می‌فرماید: برای حضرت قائم دو غیبت است: یکی کوتاه و دیگری طولانی. در غیبت اول، کسی جز خواص شیعیان وی، جایگاهش را نمی‌داند. (4) به احتمال قوی نایبان خاص آن حضرت، مصداق خواص به شمار می‌آمدند.


3. غیبت کبرا
درباره محل اقامت امام در دوران غیبت کبرا نمی‌توان به طور دقیق به محلی خاص اشاره کرد. امام صادق - علیه السلام - به ابوبصیر فرمود: نیکوترین منزل مدینه است. (5) علامه مجلسی نیز می‌گوید: همین جمله دلالت می‌کند آن حضرت غالبا در مدینه و اطراف آن به سر می‌برد. (6)

امام باقر - علیه السلام - هم به کوه «ذی طوی‌» اشاره فرموده است؛ (7) اما باید گفت هیچ کس به محل دقیق سکونت امام مهدی - علیه السلام - راه پیدا نمی‌کند؛ زیرا امام عصر به ابراهیم بن مهزیار فرمود: پدرم از من پیمان گرفته در سرزمینی پهناور و دوردست زندگی کنم تا از نیرنگ‌های گمراهان و متمردان امت تازه به دوران رسیده و گمراه، نهان و مصون باشم. این پیمان مرا بر فراز تپه‌های بلند و ریگزارها و سرزمین‌های مورد اطمینان افکنده است. (8)

برخی احتمال می‌دهند امام در یکی از جزایر دوردست که با کشور مغرب چندان فاصله ندارد و به جزیره خضرا معروف است، به سر می‌برد. گروهی نیز با منطبق دانستن اوصاف این جزیره با مثلث‌برمودا، آن مکان را محل سکونت امام زمان - عجل الله فرجه الشریف - می‌دانند؛ زیرا به رغم تلاش‌های فراوان تا کنون کسی به کشف اسرار این مثلث توفیق نیافته است. بی‌تردید این نظر نادرست می‌نماید. (9)

به استناد برخی از روایات، امام عصر - عجل الله فرجه الشریف - در زمان غیبت کبرا در همه جا حضور می‌یابد، و یوسف وار به طور ناشناس میان مردم رفت و آمد می‌کند. هیچ کس وی را نمی‌شناسد تا وقتی خداوند به او اجازه دهد خود را معرفی کند؛ چنانچه به یوسف صدیق اجازه داد خود را به برادرانش بشناساند. (10)

بر اساس روایت امام صادق - علیه السلام - ، یکی از جاهایی که امام عصر - عج الله فرجه الشریف - حضور می‌یابد، صحرای عرفات در ایام حج است.

عبید بن زراره گفت: از امام صادق - علیه السلام - چنین شنیدم: زمانی فرا رسد که مردم امام خود را نبینند. او در روزهای حج مردم را می‌بیند ولی مردم او را نمی‌بینند. (11)

محمد بن عثمان، یکی از نواب اربعه، نیز در این باره می‌گوید: والله ان صاحب هذا الامر یحضر الموسم کل سنة فیری الناس و یعرفهم و یرونه و لایعرفونه؛ به خدا سوگند، صاحب این امر همه ساله در مراسم حج‌حضور پیدا می‌کند. مردم را می‌بیند و می‌شناسد؛ ولی مردم - با این‌که او را می‌بینند - نمی‌شناسند. (12)

4. عصر ظهور
امام زمان، هنگام ظهور در مسجد سهله (13) اقامت ‌خواهد کرد. ده‌ها هزار پیامبر در این مسجد نماز گزارده‌اند و محل سکونت‌ بزرگانی چون حضرت ابراهیم و ادریس و خضر بوده است. (14) امام صادق - علیه السلام - به ابوبصیر فرمود: ای ابامحمد، گویا حضرت قائم را در مسجد سهله می‌بینم که با زن و فرزندانش در آن مستقر می‌گردد.

ابوبصیر پرسید: آیا مسجد سهله خانه‌اش خواهد بود؟
حضرت فرمود: آری، این مسجد منزل حضرت ادریس است. خداوند هیچ پیامبری را برنینگیخت مگر آن که در این مسجد نماز گزارد. هر کس در این مسجد بماند، مانند آن است که در خیمه رسول خدا اقامت کرده است. هیچ مرد و زن مؤمنی نیست مگر آن که دلش به سوی آن مسجد پر می‌کشد. روز و شبی نیست مگر آن که فرشتگان به این مسجد پناه می‌برند و در آن به عبادت خداوند می‌پردازند. (15)

ناگفته نماند، هم اکنون در سه گوشه این مسجد سه مقام، با اعمال ویژه، واقع شده است. که این مقام‌ها به حضرت ابراهیم و ادریس و خضر منسوبند.


پی نوشت:


1) بشارة الاسلام 2) اثبات الهداة، ج 3، ص 415 3) غیبه، شیخ توسی، ص 1654) بحارالانوار، ج 52، ص 155 5) همان، ص 153 6) همان، ص 158 7) تفسیر عیاشی ج 2، ص 56 8) با خورشید سامرا، ص 82 9) برای آگاهی بیش‌تر به کتاب جزیره خضرا، افسانه یا واقعیت مراجعه شود. 10) همان، ص 154 11) کافی، ج 1، ص 337 12) بحارالانوار، ج 52، ص 152 13) این مسجد در چند کیلومتری شهر کوفه قرار دارد.14) بحارالانوار، ج 52، ص 317 15) همان




منبع: مجله پرسمان، پیش شماره 3 


alireza بازدید : 233 دوشنبه 10 بهمن 1390 نظرات (0)

از ویژگیهاى امام دوازدهم (عج) که در روایات اهل بیت علیهم السّلام مورد تأکید قرار گرفته غیبت آن حضرت است ، اما راز این غیبت چیست .نخستین معنی غیبت این است که آن حضرت در درون جوامع بشرى زندگى نمى کند و در دسترس مردم نیست  تا مانند دیگر انسانهاى عادى هر کس خواست او را ببیند و آشنا و بیگانه و دوست و دشمن او را ملاقات کنند .دومین معناى غیبت این است که حضرت مهدى در میان همین جامعه و همین انسانهاست اما به قدرت خدا هرگاه اراده کند از برابر دیدگان آنان غایب مى شود و دیدگان مردم  او را نمى بینند ، همانگونه که موجودات دیگرى چون فرشتگان و ارواح  را  با اینکه به نص قرآن شریف همه در میان ما هستند و در این جهان موجودند، دیده نمی شوند.سومین معناى غیبت این است که آن حضرت در میان مردم و جامعه زندگى مى کنند و حتى بنا بر روایاتى افراد جامعه آن حضرت را رؤیت مى کنند در حالیکه وى را نمى شناسند.آنچه بدیهى ست و بنا بر احادیث ضرورى است اینکه معناى نخست بطور کلى و عمومى قابل پذیرش نیست. چه آنکه او ولى خدا و هادى و راهنماى حق خواهان است در نتیجه مى بایست به هنگام بروز ضرورتها و مصلحتها در جامعه مؤثر باشد، زیرا او براى انسان و هدایت او مأموریت یافته است. لذا آنچه از احادیث ائمه استفاده مى شود، آمیزه اى از معناى دوم و سوم است. هم هست ( براى مشتاقان سالک) و هم نیست، ( در نظر ظالمان و بد خواهان)

خداوند در قرآن مى فرماید "وجعلنا من بین أیدیهم سدا ومن خلفهم سدا فأغشیناهم فهم لا یبصرون" ، وما در برابر آنان دیوارى کشیدیم و در پشت سرشان (نیز) دیوارى و بر دیدگانشان نیز پرده اى افکندیم تا نتوانند بنگرند و ببینند.(اى پیامبر!) هنگامى که تو قرآن تلاوت نمایى، ما میان تو و آنانى که به قیامت ایمان ندارند، پرده اى ستبر قرار مى دهیم.

alireza بازدید : 219 دوشنبه 10 بهمن 1390 نظرات (0)

امام زمان خود را به یاد آوریم

اگر سخن از مظلومیت و تنهایى به میان آید، بسیارى از ما به یاد امیرالمومنین علیه‏السلام و یا حضرت سیدالشهدا علیه‏السلام مى‏افتیم. على علیه‏السلام خود در بیان تنهایى‏هایش مى‏فرماید:"پس از رحلت پیامبر صلى الله علیه و آله ناگاه دیدم که هیچ یاورى جز خانواده خویش ندارم، پس، از مرگ بر آنان ترسیدم و چشمهایم را در حالى که خار در آن بود بستم و با گلویى که استخوان در آن مانده بود، جرعه (حوادث را) نوشیدم." (1)این نمونه‏اى از حالات کسى است که اول مظلوم عالم لقب گرفته (چنان چه در بعضى زیارتنامه‏هاى حضرتش آمده است(2)) اما عامل اصلى این مظلومیت سنگین و غربت سهمگین، همانا مردمان زمانى و کوتاهى فهم و همتشان در شناخت و یارى حق بود، چنانچه امام علیه‏السلام خود خطاب گروهى از آنان فرمود: "چقدر دوست داشتم که هرگز شما را نمى‏دیدم و نمى‏شناختم، همان شناختنى که مرا این چنین ملول و غمگین ساخت. خدایتان بکشد که این قدر خون به دل من کردید و سینه مرا از خشم لبریز ساختید و کاسه‏هاى غم را جرعه جرعه به من نوشاندید."(3)راستى! مسلمانان چه کردند که على با آن همه لطف و رافت نسبت به افراد تحت حکومتش، این چنین از خشم سخن مى‏گوید؟ او از غم مسلمانانى که شاید در گوشه‏اى از کشور اسلامى سر گرسنه بر زمین گذارد، حتى از زنان خشک نیز خود را سیر نمى‏کرد، پس چگونه تا این حد از مسلمانان به تنگ آمده است و کار تا آنجا رسید که به لحن نفرین فرمود: "خدایا من اینان را خسته کردم و آنها نیز مرا خسته نمودند و از من ملول شدند و مرا نیز ملول ساختند، پس به جاى آنان افراد بهترین به من عنایت کن و به جاى من، شخصى شرور را بر آنها مسلط فرما."(4)راستى! آیا مظلومیت امیرالمومنین علیه‏السلام در دورانى سى ساله پس از رحلت پیامبر صلى الله علیه و آله و غربت حضرتش در میان مسلمانان آن دوره بیشتر بود، با غربت و مظلومیت امام زمان علیه‏السلام در دوران حدود یکهزار و صد ساله غیبت کبرى؟ و آیا رفتار شیعیان در ن دوران‏ها بهتر از عملکرد مسلمانان آن دوره بوده یا احیانا بدتر؟ نخست براى آن که یادآورى‏اى از نقش محورى وجود مقدس حضرت ولى عصر عج در حیات مادى و معنوى ما شیعیان و میزان توجه آن جناب به معتقدان حضرتش شده باشد، نمونه‏هایى را ذکر مى‏کنی امام زمان علیه‏السلام حدود هزار سال قبل در ضمن نامه‏اى به شیخ مفید (ره) به شیعیان خود چنین خطاب فرمود: "ما بر خبرهاى شما احاطه داریم و چیزى از حوادث واقع بر شما از ما مخفى نیست... ما در مراقبت نسبت به شما کوتاهى نمى‏کنیم و توجه به شما را از یاد نمى‏بریم که اگر چنین نبود گرفتارى‏ها بر شما فرومى بارید و دشمنان ریشه شما را مى‏کندند."(5) سید بن طاووس از علماى بزرگ شیعه در قرن یازدهم هجرى مى‏گوید: سحرگاهى در سرداب مطهر سامرا، (که منزل شخصى امام زمان علیه‏السلام است) صداى حضرت را شنیدم که چنین با خداوند نجوا مى‏نمود. "خداوندا شیعیان ما گناهانى را مرتکب شده‏اند... اگر این گناهها بین تو و آنهاست، از آنان درگذر که ما به این کار خشنود مى‏شویم و آنچه از گناهان در بین خود آنهاست، ایشان را از یکدیگر راضى و میانشان روابط نیکو برقرار فرما... و آنان را به بهشت وارد و از جهنم رنما و در کنار دشمنان ما مورد خشم خود قرارشان مده."(6)اینها نمونه‏اى است از شدت توجه و دلسوزى امام زمان - عجل الله فرجه - نسبت به شیعیان، اما طرف دیگر رابطه و توجه شیعیان به امام خود چگونه است؟ امام علیه‏السلام آن نور خدایى است که هرکس هدایت شود، به واسطه اوست و به وسیله آن حضرت هم و غمها از مومنین برطرف مى‏شود، باب فیضى است که خیرات از آن طریق به بندگان عنایت مى‏شود، فریادرس هر درمانده‏اى است که او را بخواند و رحمت بیکران است.(7) اینها و دهبیه این عبارت در متون دینى ما وارد شده و چنین مقاماتى تشریفات و تعارفات نیست، بلکه واقعیات عالم است. خداوند خواسته که نظام عالم بر چنین نقشه‏اى استوار باشد، همان طور که فى المثل در توصیف شب قدر، قرآن کریم تصریح مى‏کند بر آن که ملایک همه امور را نازل مى‏د که نشان از طى مرحله‏اى از تقدیر امور عالم در آن شب دارد. امیرالمومنین علیه‏السلام به ابن عباس فرمود: "شب قدر هرساله وجود خواهد داشت و تقدیرات یک سال در آن نازل مى‏شود و براى این کار زمامدارانى پس از رسول خدا صلى الله علیه و آله خواهند بود که من و یازده نفر از فرزندانم یعنى ائمه‏اى که ملائکه با آنان سخن مى‏گویند، هستیم."(8)در زمان ما در هر شب قدر، فرشتگان بر حضرت ولى عصر علیه‏السلام نازل مى‏شوند و تقدیرات همگان رقم زده مى‏شود حتى آنان که حضرت را نمى‏شناسند، یا مى‏شناسند ولى فراموشش کرده‏اند، اما قطعا کسانى که رابطه خود را برقرار داشته‏اند مورد عنایت خاص خواهند بود. وه راه جفا و بى مهرى با امام خود در پیش گرفته باشند، از هدایت و حسن تقدیر و دستگیرى در گردنه‏هاى خطرناک حوادث کم بهره خواهند بود مگر به بیانات مختلف به ما نفرموده‏اند که: "هر صبح و شام متوقع فرج امامتان باشید."(9) انتظار فرج تنها این نیست که به وظایف دینى خود در بعد فردى و حتى اجتماعى عمل کنیم، ما اگر تمام فروع دینى را صحیح به جا آوریم، ولى ارتباط فردى و روحى با امام زمان نداشته باشیم، منتظر نیستیم.یک رکن اساسى در تشیع ارتباط تنگاتنگ روحى و معنوى با امام هر زمان بالاخص و با سایر حضرات معصومین علیهم‏السلام در رتبه بعد است. این که در حدیثى از امام جواد علیه‏السلام نقل شده است: "امام منتظر بعد از آن یادش مرده باشد قیام خواهد کرد."(10)زنگ خطرى براى ماست. آیا این یهود و نصارى هستند که امام زمان را فراموش مى‏کنند و یا شیعیان؟ تاکید ما در این مختصر بر آن است که توجه موسمى و مراسمى که هر از چندگاه از جمله در ایام ولادت امام زمان علیه‏السلام در بین شیعیان متداول است با همه ارج و ارزش آن، تنها گوشه‏اى از توجه و یادى است که باید نسبت به آن حضرت داشته باشیم. امام زمان علیه‏السلامشواى هر لحظه و واسطه دمادم فیض و هدایت الهى بر ماست و باید توجه به او در متن زندگى و شیعه گرى ما باشد.

علت طولانى شدن دوران غیبت چیست؟

امام زمان خود را به یاد آوریم

آن حضرت خود، در حدود هزار سال پیش در نامه‏اى خطاب به شیخ مفید(ره) چنین فرموده است:

 "اگر شیعیان ما - که خداوند توفیق طاعت به آنان عنایت کند- در وفا به پیمانى که با ما دارند، یکپارچگى و همدلى داشتند، هرگز میمنت و فیض ملاقات ما از آنها تاخیر نمى‏افتد و بزو سعادت دیدار ما با معرفتى کامل و شناختى راستین نصیبشان مى‏شد. و هیچ چیز ما را از ایشان دور نساخته، مگر آن دسته از کردارشان که بر ما خوشایند نیست و از ایشان توقع نداریم!"(11)

تعبیر حضرت در عبارات بالا که شرط دیدار را اجتماع و وحدت دلها بر پیمان با ایشان دانسته‏اند، نشان مى‏دهد که منظور از فیض ملاقاتى که وعده داده شده است، تشرفات شخصى و فردى نیست؛ زیرا این توفیق براى هر کسى که داراى شرایط لازم باشد، رخ خواهد داد و متوقف بر همى با دیگران نیست. بلکه امام علیه‏السلام وعده داده‏اند که اگر دلهاى شیعیان در توجه و آمادگى نسبت به ولایت آن حضرت همسو باشد، ظهور به تاخیر نخواهد افتاد. و اکنون ده قرن از این سخن مى‏گذر جامعه شیعى باید دایما متذکر باشد که گمشده‏اى دارد. البته او از ما پنهان است، ولى ما از او غایب نیستیم. یار نزدیکتر از من به من است وین عجب‏تر که من از وى دور در عبارتى از امام باقر علیه‏السلام چنین دستور داده شده است: 

".. اگر روزى امامى از شما پنهان شد، به درگاه الهى استغاثه کنید، بر همان سنتى که داشته‏اید باقى بمانید و همانها را که دوست داشته‏اید، دوست بدارید و با همانها که بغض داشته‏اید، بغض ورزید که(در این صورت) فرج بسیار نزدیک خواهد بود."(12)

به ما دستور داده شده است که در فقدان و غیبت امام خود استغاثه و التماس کنیم تا خداوند حجت خود را ظاهر کند به این عبارات دعاى ندبه توجه کنید که خطاب به حضرت صاحب‏الزمان عرضه مى‏داریم: 

"مولاى من، تا کى سرگردان تو باشم؟ تا کى و با چه کلامى تو را بخوانم و با تو درد دل کنم؟ بر من سخت است که از سوى غیر تو پاسخ داده و مورد لطف قرار گیرم. بر من سخت است که بر (غربت و هجران) توبگریم، ولى دیگران تو را واگذارند. بر من دشوار است که بر خلاف همه غافلان از حضرتت، دشوارى(طاقت‏فرساى غیبت) تنها بر تو سنگینى کند. آیا یاورى هست که به همراهى او ناله و زارى را ادامه دهم؟ آیا کسى هست که از دورى امام زمان بى‏تاب شده باشد، تا در خلوتهایش من نیز همراه او بى‏تابى او شوم؟ آیا چشمى را از دورى یار، خار فرو رفته تا چشم من نیز با آن همدرد شود؟ آیا اى پسر پیامبر، راهى براى دیر تو هست؟ آیا بزودى روز جدایى ما به فرداى وصالت مى‏رسد تا بهره‏مند شویم؟ پس کى بر چشمه‏هاى سیراب کننده تو راه خواهیم یافت، تا از تشنگى نجات یابیم."

شیعه باید با امام زمانش مانوس باشد، و با یاد او سر کند باید دایما عهد دلدادگى و آمادگى خود را با حضرتش تازه نماید.(دعاى عهد که در مفاتیح‏الجنان نقل شده، داراى همین مضمون است). ما باید بدانیم و به فرزندانمان بیاموزیم که امام زمان اگر چه دیده نمى‏شود، ولى نور الهى که هر هدایت شده‏اى به برکت او راه مى‏یابد و با برکتش از مومنین رفع گرفتارى‏ها مى‏شود، آن حضرت است. امام زمان فریادرس و رحمت بیکران است. و لذا در زیارت با این بی او سلام مى‏کنیم: 

"سلام بر تو اى پرچم برافراشته و علم فروریزنده و فریاد و رحمت گسترده."(13)

امام زمان علیه‏السلام در دوران غیبت خود نیز "علم منصوب" و پرچم به اهتزاز درآمده‏اى است که اگر در دیدرس ما قرار نگیرد و غافل از او باشیم، از هدایت بسیار فاصله داریم واگر غیبت او باعث فراموش کردن حضرتش در میان ما نشود، مصداق این مژده پیامبر اکرم صلى‏الله علیه و آله هستیم که فرمود:

 "قسم به خدایى که مرا به حق برانگیخت، پایداران در اعتقاد به او در زمان غیبتش گرانبهاترین انسانها هستند."(14) 

و امیرالمومنین علیه‏السلام بشارت داده است: 

"هر کس به دلیل طولانى شدن غیبت مهدى دل سخت نشود و بر دین خود پایدار بماند، در قیامت با من و هم درجه با من خواهد بود." (15)

بدانیم و به جوانانمان بیاموزیم که در روزگار تنگناهاى معنوى و مادى، ما شیعیان بى‏پناه و تنها نیستیم؛ بلکه پدرى مهربان داریم که بسیار به آنها نزدیک و مطلع از احوال ماست، اگر از صمیم قلب او را بخوانیم و دست به دامان پرمهرش زنیم، جواب رد نمى‏دهد که "انه کریم من اولاد الکرام" بزرگوار است و بزرگزاده.

در پایان به عنوان حسن ختام و یادآورى یکى از متون فراوانى که در کتب ادعیه و روایات ما براى توجه به مقام منیع حضرت ولى‏عصر - عجل‏الله فرجه- آمده است، جملاتى از دعاى "استغاثه به امام زمان علیه‏السلام" را (که در مفاتیح‏الجنان نیز آمده است) ذکر مى‏کنیم: 

"سلام تام و کامل و فراگیر خداوند بر حجت الهى و ولى او در زمین و جانشین او در میان خلق و بندگانش، فرزند نبوت و باقى مانده از عترت(طاهرین) و برگزیدگان خاص خداوند...

سلام بر تو، خداوند وعده پیروزى و ظهور تو را هر چه زودتر محقق فرماید... مولاى من! خواسته من این است که [آن گاه حاجت خود را، هر چه که هست بیان مى‏کنى و ادامه مى‏دهى] پس در رسیدن من به این خواسته شفاعت فرما. من براى برآورده شدن حاجتم به سوى تو توجه نمودم، را مى‏دانم که در درگاه الهى شفاعت تو پذیرفته و مقامت بس بلند است. "

به دیگران بیاموزیم که در روزگار تنگناهاى معنوى و مادى، ما شیعیان بى‏پناه و تنها نیستیم؛ بلکه پدرى مهربان داریم که بسیار به ما نزدیک و مطلع از احوال ماست.


پى‏نوشت:


1- نهج البلاغه، خطبه 26
2- بحارالانوار 265/100
3- نهج البلاغه، خطبه 27
4- نهج البلاغه، خطبه 25
5- احتجاج 495/2
6- بحار الانوار 177/53
7-السلام علیک یا نورالله الذى یهتدى به المهتدون و یفرج به عن المومنین (زیارت امام زمان علیه‏السلام در روز جمعه) یا باب الله الذى منه یوتى (دعاى ندبه)السلام علیک... الغوث و الرحمة الواسعه (زیارت حضرت ولى عصر که با عبارت "سلام على آل یس" شروع مى‏شود 
8- کمال الدین، باب 26، ح19
9- غیبت شیخ طوسى /457
10- کمال الدین 378/2
11- احتجاج طبرسى 325/2.
12- کمال‏الدین، باب 32، ح 8. 
13- "السلام علیک یا نورالله الذى یهتدى به المهتدون و یفرج به عن‏المومنین." مفاتیح الجنان، زیارت امام زمان علیه‏السلام در روز جمعه
14- "السلام علیک ایهاالعلم المنصوب و العلم المصبوب و الغوث و الرحمة الواسعة" مفاتیح الجنان، زیارت آل یس 
15- کمال الدین، باب 25، ح 7.
16- کمال الدین، باب 26، ح 14.




alireza بازدید : 236 شنبه 26 آذر 1390 نظرات (0)

فراز زیبای یکی از دعاهای مفاتیح؛
خدایا، امام زمان(عج) را به آرزوهایش برسان

کتاب شریف مفاتیح الجنان، در اعمال روز جمعه صلواتی را برای امام زمان(عج) نقل کرده است که علاوه بر مضامین عالی نقل شده در آن، دارای فرازی عاشقانه و زیبا برای امام زمان(عج) است.
این صلوات نقل شده از ابوالحسن ضرّاب اصفهانی است که مرحوم حاج شیخ عباس قمی آن را در کتاب شریف مفاتیح الجنان آورده است.
صلوات مذکور از حضرت صاحب الزّمان(عج)روایت شده که در مکّه بدست ابو الحسن ضرّاب اصفهانى رسیده است.
در فرازی از این صلوات می خوانیم:

“خدایا، او (امام زمان) را به بهترین آرزوهایش در دنیا و آخرت برسان که تو بر هر چیزی توانایی.
خدایا تازه کن به وسیله او آنچه که از دینت محو شده است و زنده کن با او آنچه که از کتابت تغییر یافته و ظاهر کن با او آنچه از دستوراتت که دگرگون شده است تا دین تو به او برگردد و با دست او تازه و خالص و بی آلایش شود (به گونه ای) که شک و شبهه و باطل و بدعت در آن راه نیابد.
خدایا به نور او روشن کن هرآنچه تاریکی را و با استواری او هرآنچه بدعت را نابود ساز و منهدم کن بعزتش هرآنچه گمراهی را و بشکن به وسیله او هر زورگویی را…”

در ادامه می توانید متن کامل صلوات امام زمان(عج) را بخوانید:

” اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ سَیِّدِ الْمُرْسَلِینَ وَ خَاتَمِ النَّبِیِّینَ وَ حُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ الْمُنْتَجَبِ فِی الْمِیثَاقِ الْمُصْطَفَى فِی الظِّلالِ الْمُطَهَّرِ مِنْ کُلِّ آفَةٍ الْبَرِی‏ءِ مِنْ کُلِّ عَیْبٍ الْمُؤَمَّلِ لِلنَّجَاةِ الْمُرْتَجَى لِلشَّفَاعَةِ الْمُفَوَّضِ إِلَیْهِ دِینُ اللَّهِ اللَّهُمَّ شَرِّفْ بُنْیَانَهُ وَ عَظِّمْ بُرْهَانَهُ وَ أَفْلِجْ حُجَّتَهُ وَ ارْفَعْ دَرَجَتَهُ وَ أَضِئْ نُورَهُ وَ بَیِّضْ وَجْهَهُ وَ أَعْطِهِ الْفَضْلَ وَ الْفَضِیلَةَ وَ الْمَنْزِلَةَ وَ الْوَسِیلَةَ وَ الدَّرَجَةَ الرَّفِیعَةَ وَ ابْعَثْهُ مَقَاما مَحْمُودا یَغْبِطُهُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَ الْآخِرُونَ وَ صَلِّ عَلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ وَارِثِ الْمُرْسَلِینَ وَ قَائِدِ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ وَ سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ وَ حُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ وَ وَارِثِ الْمُرْسَلِینَ وَ حُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلِّ عَلَى الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ وَ وَارِثِ الْمُرْسَلِینَ وَ حُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ،
وَ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ، وَ وَارِثِ الْمُرْسَلِینَ وَ حُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ وَ وَارِثِ الْمُرْسَلِینَ وَ حُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلِّ عَلَى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ وَ وَارِثِ الْمُرْسَلِینَ وَ حُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلِّ عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ وَ وَارِثِ الْمُرْسَلِینَ وَ حُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ،
وَ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ وَ وَارِثِ الْمُرْسَلِینَ وَ حُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ وَ وَارِثِ الْمُرْسَلِینَ وَ حُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ وَ وَارِثِ الْمُرْسَلِینَ وَ حُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ وَ وَارِثِ الْمُرْسَلِینَ وَ حُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلِّ عَلَى الْخَلَفِ الْهَادِی الْمَهْدِیِّ إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ وَ وَارِثِ الْمُرْسَلِینَ وَ حُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ.

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ الْأَئِمَّةِ الْهَادِینَ الْعُلَمَاءِ الصَّادِقِینَ الْأَبْرَارِ الْمُتَّقِینَ دَعَائِمِ دِینِکَ وَ أَرْکَانِ تَوْحِیدِکَ وَ تَرَاجِمَةِ وَحْیِکَ وَ حُجَجِکَ عَلَى خَلْقِکَ وَ خُلَفَائِکَ فِی أَرْضِکَ الَّذِینَ اخْتَرْتَهُمْ لِنَفْسِکَ وَ اصْطَفَیْتَهُمْ عَلَى عِبَادِکَ وَ ارْتَضَیْتَهُمْ لِدِینِکَ وَ خَصَصْتَهُمْ بِمَعْرِفَتِکَ وَ جَلَّلْتَهُمْ بِکَرَامَتِکَ وَ غَشَّیْتَهُمْ بِرَحْمَتِکَ وَ رَبَّیْتَهُمْ بِنِعْمَتِکَ وَ غَذَّیْتَهُمْ بِحِکْمَتِکَ وَ أَلْبَسْتَهُمْ نُورَکَ وَ رَفَعْتَهُمْ فِی مَلَکُوتِکَ وَ حَفَفْتَهُمْ بِمَلائِکَتِکَ وَ شَرَّفْتَهُمْ بِنَبِیِّکَ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَیْهِمْ صَلاةً زَاکِیَةً نَامِیَةً، کَثِیرَةً دَائِمَةً طَیِّبَةً لا یُحِیطُ بِهَا إِلا أَنْتَ وَ لا یَسَعُهَا إِلا عِلْمُکَ وَ لا یُحْصِیهَا أَحَدٌ غَیْرُکَ اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّکَ الْمُحْیِی سُنَّتَکَ الْقَائِمِ بِأَمْرِکَ الدَّاعِی إِلَیْکَ الدَّلِیلِ عَلَیْکَ حُجَّتِکَ عَلَى خَلْقِکَ وَ خَلِیفَتِکَ فِی أَرْضِکَ وَ شَاهِدِکَ عَلَى عِبَادِکَ.

اللَّهُمَّ أَعِزَّ نَصْرَهُ وَ مُدَّ فِی عُمْرِهِ وَ زَیِّنِ الْأَرْضَ بِطُولِ بَقَائِهِ اللَّهُمَّ اکْفِهِ بَغْیَ الْحَاسِدِینَ وَ أَعِذْهُ مِنْ شَرِّ الْکَائِدِینَ وَ ازْجُرْ عَنْهُ إِرَادَةَ الظَّالِمِینَ وَ خَلِّصْهُ مِنْ أَیْدِی الْجَبَّارِینَ ، اللَّهُمَّ أَعْطِهِ فِی نَفْسِهِ وَ ذُرِّیَّتِهِ وَ شِیعَتِهِ وَ رَعِیَّتِهِ وَ خَاصَّتِهِ وَ عَامَّتِهِ وَ عَدُوِّهِ وَ جَمِیعِ أَهْلِ الدُّنْیَا مَا تُقِرُّ بِهِ عَیْنَهُ وَ تَسُرُّ بِهِ نَفْسَهُ وَ بَلِّغْهُ أَفْضَلَ مَا أَمَّلَهُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ،
اللَّهُمَّ جَدِّدْ بِهِ مَا امْتَحَى [مُحِیَ‏] مِنْ دِینِکَ وَ أَحْیِ بِهِ مَا بُدِّلَ مِنْ کِتَابِکَ وَ أَظْهِرْ بِهِ مَا غُیِّرَ مِنْ حُکْمِکَ حَتَّى یَعُودَ دِینُکَ بِهِ وَ عَلَى یَدَیْهِ غَضّا جَدِیدا خَالِصا مُخْلِصا لا شَکَّ فِیهِ وَ لا شُبْهَةَ مَعَهُ وَ لا بَاطِلَ عِنْدَهُ وَ لا بِدْعَةَ لَدَیْهِ اللَّهُمَّ نَوِّرْ بِنُورِهِ کُلَّ ظُلْمَةٍ وَ هُدَّ بِرُکْنِهِ کُلَّ بِدْعَةٍ وَ اهْدِمْ بِعِزِّهِ کُلَّ ضَلالَةٍ وَ اقْصِمْ بِهِ کُلَّ جَبَّارٍ وَ أَخْمِدْ بِسَیْفِهِ کُلَّ نَارٍ وَ أَهْلِکْ بِعَدْلِهِ جَوْرَ کُلِّ جَائِرٍ وَ أَجْرِ حُکْمَهُ عَلَى کُلِّ حُکْمٍ وَ أَذِلَّ بِسُلْطَانِهِ کُلَّ سُلْطَانٍ.

اللَّهُمَّ أَذِلَّ کُلَّ مَنْ نَاوَاهُ وَ أَهْلِکْ کُلَّ مَنْ عَادَاهُ وَ امْکُرْ بِمَنْ کَادَهُ وَ اسْتَأْصِلْ مَنْ جَحَدَهُ حَقَّهُ وَ اسْتَهَانَ بِأَمْرِهِ وَ سَعَى فِی إِطْفَاءِ نُورِهِ وَ أَرَادَ إِخْمَادَ ذِکْرِهِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى وَ عَلِیٍّ الْمُرْتَضَى وَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ وَ الْحَسَنِ الرِّضَا وَ الْحُسَیْنِ الْمُصَفَّى وَ جَمِیعِ الْأَوْصِیَاءِ مَصَابِیحِ الدُّجَى وَ أَعْلامِ الْهُدَى وَ مَنَارِ التُّقَى وَ الْعُرْوَةِ الْوُثْقَى وَ الْحَبْلِ الْمَتِینِ وَ الصِّرَاطِ الْمُسْتَقِیمِ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّکَ وَ وُلاةِ عَهْدِکَ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ وَ مُدَّ فِی أَعْمَارِهِمْ وَ زِدْ فِی آجَالِهِمْ وَ بَلِّغْهُمْ أَقْصَى آمَالِهِمْ دِینا وَ دُنْیَا وَ آخِرَةً إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ “

alireza بازدید : 284 شنبه 26 آذر 1390 نظرات (0)

مقصود از خروج دجال که از علایم ظهور به حساب آمده چیست؟

روایات بسیارى عمدتا در مصادر حدیثى اهل سنّت درباره خروج دجال در اخر الزمان و قبل از برپایى حکومت امام مهدى علیه السلام وارد شده است.

بخارى به سندش از رسول خدا صلى الله علیه واله نقل کرده که فرمود: (دجال خروج خواهد کرد تا اینکه در ناحیه اى از مدینه فرود مى اید، و سه بار اعلان آماده باش جنگ مى دهد، آن گاه به سوى او هر کافر و منافقى حرکت مى کند).(۲۰)

در مصادر اهل سنّت براى دجال صفاتى ذکر شده است از قبیل:

۱ – ادعاى ربوبیت مى کند.(۲۱)

۲ – عمر طولانى دارد.(۲۲)

۳ – همراه او آب و آتش است.(۲۳)

۴ – کور را بینا کرده و برص را شفا مى دهد.(۲۴)

۵ – مرده را زنده مى کند.(۲۵)

۶ – کسى را مى کشد، آن گاه او را زنده مى کند.(۲۶)

۷ – با او بهشت و آتش است.(۲۷)

۸ – با او نهرى از آب سفید ونهرى از اتش است.(۲۸)

۹ – خواسته او براورده مى شود.(۲۹)

درباره دجال با این اوصاف احتمالاتى وجود دارد:

الف. دجّال شخصى حقیقى است که کارهاى خارق العاده اى را در قالب سحر و جادو انجام مى دهد.

ب. مقصود به دجال همان ابلیس (شیطان) است.

ج. احتمال مى رود که دجال همان سفیانى است که در روایات شیعه به خروج او در اخر الزمان تاکید فراوان شده است.

د. مقصود از دجال همان اسرائیل است.

در ابتدا این احتمال به نظر مى رسد که احادیث دجال از جمله اسرائیلیاتى باشد که در احادیث اهل سنّت وارد شده است، زیرا:

اولا: اثرى از این احادیث در روایات اهل بیت علیهم السلام به چشم نمى خورد.

ثانیا: غالب احادیث دجال از کعب الاحبار یهودى الاصل رسیده است. کسى که تمام افعال واقوالش مشکوک به نظر مى رسد.

ثالثا: این اعتقاد که مسیح منتظر خروج مى کند ودجال را به قتل مى رساند در عقاید یهود مشاهده مى شود.

در هر حال بر فرض صحّت این روایات احتمال تاویل این روایات ورمزى بودن وجنبه سمبلیک داشتن انها زیاد است.

سید محمّد صدررحمه الله مى فرماید: (دجال رمزى است از اوج تمدّن وتکنیک غرب که با اسلام ومبانى ان ستیز دارد. تمدّنى که درصدد به سلطه کشیدن هر انسانى است… ما به طور وضوح مشاهده مى کنیم که چگونه تمدن وتکنیک غرب مادى گرا در این عصر بر تمام جوامع، حتّى مسلمانان تسلّط پیدا کرده است…).(۳۰)

از بیانات استاد محمّد طى(۳۱) ونویسنده مصرى شیخ محمّد فهیم ابوعبیه در تعلیقه خود بر کتاب (نهایة البدایة والنهایة)(۳۲) نیز همین احتمال به دست مى اید.

 

پی نوشت :

(۲۰) صحیح بخارى، ج ۸، ص ۱۰۲٫

(۲۱) سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۱۳۶۰٫

(۲۲) صحیح مسلم، ج ۸، ص ۲۰۵٫

(۲۳) صحیح بخارى، ج ۸، ص ۱۰۳٫

(۲۴) مسند احمد، ج ۵، ص ۱۳٫

(۲۵) همان.

(۲۶) مستدرک حاکم، ج ۴، ص ۵۳۷٫

(۲۷) مسند احمد، ج ۵، ص ۴۳۵٫

(۲۸) معجم الکبیر، ج ۲، ص ۵۶٫

(۲۹) صحیح مسلم، ج ۸، ص ۱۹۷٫

(۳۰) تاریخ ما بعد الظهور، ص ۱۴۱و۱۴۲٫

(۳۱) المهدى المنتظر بین الدین والفکر البشرى، ص ۱۷۷٫

(۳۲) نهایة البدایة والنهایة، ج ۱، ص ۱۱۸٫

موعود شناسى وپاسخ به شبهات

alireza بازدید : 272 شنبه 26 آذر 1390 نظرات (0)

دعایِ مهمّ امام زمان(ع)، برای برآورده شدن حاجت‌ها

سیّد علی خان در کتاب شریف «الکلم الطیّب» می‌گوید: این دعای ارزشمندی است از امام زمان(ع) برای کسی که چیزی از او ضایع گشته یا حاجتی دارد؛ بنابراین شخصی که خواسته یا مشکل مهمّی دارد، باید این دعا را بسیار بخواند:

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیمِ.
«أنْتَ اللهُ الَّذی لٰا إلٰهَ إلّا أنْتَ، مُبْـدِئُ الْخَلْقِ وَمُعیدُهُمْ وَأنْتَ اللهُ الَّذی لٰا إلٰهَ إلّا أنْتَ، مُدَبِّـرُ الْاُمُورِ، وَ بٰاعِثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ، وَ أنْتَ اللهُ الَّذی لٰا إلٰهَ إلّا أنْتَ الْقٰابِضُ الْبٰاسِطُ، وَ أنْتَ الله الَّذی لٰا إلٰهَ إلّا أنْتَ، وٰارِثُ الْأرْضِ وَمَنْ عَلَیْهٰا. أسْئَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذی إذٰا دُعیتَ بِهِ أجَبْتَ، وَإذٰا سُئِلْتَ بِهِ أعْطَیْتَ وَ أسْئَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ أهْلِ بَیْتِهِ، وَ بِحَقِّهِمُ الَّذی أوْجَبْتَهُ عَلیٰ نَفْسِکَ أنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ ٰالِ مُحَمَّدٍ، وَ أنْ‌ تَقْضِیَ لی حٰاجَتی، السّاعَةَ السّاعَةَ، یٰا سَیِّدٰاهُ، یٰا مَوْلٰاهُ، یٰا غِیٰاثٰاهُ، أسْئَلُکَ بِکُلِّ اسْمٍ سَمَّیْتَهُ بِهِ نَفْسَکَ، وَاسْتَأْثَرْتَ بِهِ فی عِلْمِ الْغَیْبِ عِنْدَکَ أنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ ٰالِ مُحَمَّدٍ، وَ أنْ تُعَجِّلَ خَلٰاصَنٰا مِنْ هٰذِهِ الشِّدَّةِ، یٰا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَالْأبْصٰار، یٰا سَمیعَ الدُّعٰآءِ،‌إنَّکَ عَلیٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ، بِرَحْمَتِکَ یٰا أرْحَمَ الرّاحِمین؛۱

به نام خداوند بخشندة مهربان
تو آن خدایی هستی که جز تو معبودی نیست؛ آغازگر و بازگردانندة آفریدگان هستی و تویی آن خدایی که جز تو معبودی نیست؛ تدبیر کنندة کارها هستی و هر که را در قبرهاست، برمی‌انگیزی؛ تو همان خدای یکتایی هستی که جز تو معبودی نیست؛ تنگ گیرنده و گسترانندة هستی و تو آن، خدایی هستی که جز تو معبودی نیست و وارث زمین و ساکنان آن هستی. از تو درخواست می‌کنم به واسطة نامت که هرگاه بدان خوانده شدی، پاسخ دادی و هرگاه بدان وسیله از تو درخواست شده، عطا کردی و به حقّ محمّد و اهل بیت او و به واسطة حقّی که برای ایشان بر خود واجب ساخته‌ای. از تو درخواست می‌کنم تا بر محمّد و آل محمّد درود بفرستی و حاجتم را برآورده سازی؛ همین ساعت، همین ساعت ای آقای من؛ ای مولای من؛ ای فریادرس من؛ از تو می‌خواهم به واسطة تمامی نام‌هایی که خویشتن را بدان نامیده‌ای و آن را در دانش پنهانیت نزد خود نگه داشته‌ای؛ که بر محمّد و آل محمّد درود بفرستی و در رهایی ما از این گرفتاری و سختی شتاب کنی. ای دگرگون‌کنندة دل‌ها و چشم‌ها؛ ای شنوای دعا؛ به راستی که تو بر هر چیزی توانا هستی؛ به واسطة رحمتت ای مهربان‌ترین مهربانان».


ماهنامه موعود شماره ۱۲۰
alireza بازدید : 233 شنبه 26 آذر 1390 نظرات (0)
alireza بازدید : 242 سه شنبه 22 آذر 1390 نظرات (0)
حدیث (1) امام حسين عليه‏السلام:

فى بَيانِ ما يَحدُثُ فى زَمَنِ ظُهورِ المامِ الحُجَّةِ عليه‏السلام : وَ لَتَنزِلَنَّ البَرَكَةُ مِنَ السَّماءِ اِلَى الرضِ حَتّى اِنَّ الشَّجَرَةَ لَتَقصِفُ مِمّا يَزيدُ اللّه‏ُ فيها مِنَ الثَّمَرَةِ وَ لَتُوكَلُ ثَمَرةُ الشِّتاءِ فِى الصَّيفِ وَ ثَمَرَةُ الصَّيفِ فِى الشِّتاءِ وَ ذلِكَ قَولُهُ تعالى: «وَ لَو اَنَّ اَهلَ القُرى آمَنوا وَ اتَّقَوا لَفَتَحنا عَلَيهِم بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الرضِ وَلكِن كَذَّبُوا»؛

در بيان آنچه هنگام ظهور امام زمان عليه‏السلام رخ مى‏دهد : بركت از آسمان به سوى زمين فرو مى‏ريزد، تا آن‏جا كه درخت از ميوه فراوانى كه خداوند در آن مى‏افزايد، مى‏شكند. (مردم) ميوه زمستان را در تابستان و ميوه تابستان را در زمستان مى‏خورند و اين معناى سخن خداوند است كه: (و اگر مردمِ آبادى‏ها ايمان مى‏آوردند و تقوا پيشه مى‏كردند، بركت‏هايى از آسمان و زمين به روى آنان مى‏گشوديم، ليكن تكذيب كردند)

مختصر بصائر الدرجات، ص 51

alireza بازدید : 190 دوشنبه 09 آبان 1390 نظرات (1)

پرسش های مهدوی _ آغاز ظهور


بعد از مدتی تمرکز بر روی مطالب دشمن شناسی از امروز وارد مرحله دوم کاری سایت ظهور۱۲ خواهیم شد و مطالب را بر روی شناخت ساده امام زمان(ع) و برخورد درست و ساده به عنوان یک منتظر ، بیشتر متمرکز خواهیم کرد … در این سری مطالب که پاسخ به پرسش هایی ساده درباره امام زمان و ظهور است شما میتوانید با ما گام به گام معلومات خود را درباره ظهور و امام زمان افزایش دهید…

شاید برخی پرسش ها برایتان تکراری باشد اما ما سعی در جمع اوری این پرسش ها و تشکیل یک دایرکتیوی پاسخ ساده به این پرسش ها هستیم تا اگر برخی حوصله مطالعه کتاب های بزرگ و طویل را ندارند به راحتی به پاسخ شان در این موارد برسند…پاسخ به این سوالات توسط روحانیون و عالمان شیعی نگاشته شده است …

امیدواریم با ما همراه تا آخر این سری مطالب همراه باشید

alireza بازدید : 357 دوشنبه 09 آبان 1390 نظرات (1)

پرسش های مهدوی _ اثبات وجود امام زمان(عج)


بعد از گام اول سلسله پرسش های مهدوی که درباره آغاز ظهور حضرت مهدی (عج) در این قسمت به بررسی وجودی امام زمان و اثبات وی و سوال هایی از این دست خواهیم پرداخت ،‌ که امیدواریم مورد توجه کسانی که در پی شناخت امام زمان خود هستند قرار بگیرد…

پرسش: آیا دلایل علمی که با قوانین فیزیک مطابقت داشته باشد برای اثبات مهدویت داریم توضیح دهید ؟

پاسخ: منظور شما از مدرک علمی مطابق با قوانین فیزیک برای مهدویت، مبهم و نامفهوم است.
مدرک مهدویت شیعه به اصل اسلام و خاتمیت پیامبر گرامی و دین او برمیگردد و این ارتباطی با بحث فیزیک ندارد. وقتی شما با مدرک و دلیل قطعی پذیرفتید که اسلام دین آسمانی بوده و برای مردم سراسر جهان تا آخر عمر دنیا نازل شده است وبا آمدن آن شرایع گذشته نسخ شده است، پس پیامهای آن را نیز ـ که مطابق با عقل میباشد ـ باید پذیرفت و از جمله آنها ظهور امام مهدی(ع) به عنوان دوازدهمین پیشوا است.

گفتنی است این که مصلح از مسلمانان و پیشوای آنان باشد امری معقول و طبیعی است و اگر غیر از این بود جای سؤال داشت. زیرا وقتی دین اسلام کامل ترین دین بوده و فقط توسط آن، بشر در حال رشد و ترقی میتواند به سعادت برسد طبیعی است که پیشوای چنین دینی نیز به عنوان مصلح و منجی باشد. زیرا او با ظهورش، میخواهد این دین کامل را در زندگی فردی و اجتماعی مردم جاری کند. آیا معقول است که مصلح از دینی باشد که دوره آن گذشته و معارف و قوانین آن جوابگوی بشر امروزی نیست؟

alireza بازدید : 317 دوشنبه 09 آبان 1390 نظرات (0)

در روایات رسیده از پیامبر اعظم(ص) شاهد اسامی برخی از ملت‌ها و یا سرزمین‌هایی هستیم که ظاهراً نقش خاصی را در آخرالزمان و هنگامه ظهور ایفا می‌کنند و نیز ارتباط خاصی با امر ظهور و نهضت آن حضرت دارند. یمن، عراق، مصر، فلسطین، شام و ایران نمونه‌هایی از این مناطق‌اند. در این مجال نگاهی به روایاتی می‌اندازیم که متوجه اهل خراسان (ایران)اند؛

اشاره:
پیامبر اعظم(ص) اسلام مجموعه تکامل‌یافته فضائل همه انبیاء و اولیای الهی در طول تاریخ و درخشان‌ترین کهکشان عالم وجود است که هزاران منظومه و خورشید درخشان فضیلت و کرامت را در خود جای داده است، علم توأم با اخلاق، حکومت همراه با حکمت، عبادت همراه با خدمت به خلق، جهاد توأم با رحمت، عزت همراه با فروتنی، روزآمدی توأم با دوراندیشی و صداقت با مردم در عین پیچیدگی‌های سیاسی از ویژگی‌های بارز پیامبر اکرم(ص) است.
جلوه آشکار و مظهر اسمای خداوندی، نمونة انسان کامل و سرآمد تمام پیامبران و ختم رسل است.
پیامبر رحمت و رأفت درباره ویژگی‌های یاران آخرین جانشین خود، یعنی حضرت مهدی(ع) بیاناتی دارند که به اجمال به چند نمونه از آن‌ها اشاره می‌کنیم.

alireza بازدید : 276 دوشنبه 09 آبان 1390 نظرات (0)

ويژگيهاي حکومت امام زمان (عليه السلام)
حکومت جهاني حضرت مهدي (عليه السلام) چه ويژگيهايي دارد و امام زمان (عليه السلام) چند سال حکومت مي کنند؟ 
بعد از آنکه مصلحت الهي اقتضاء کرد امام زمان (عليه السلام) از پرده غيبت بيرون مي آيند، دشمنان و ستمگران در مقابل آنحضرت به صف آرايي مي پردازند و جنگهاي سختي پيش مي آيد که به لطف خداوند و همّت پيروان صديق و وفادارشان آن حضرت در همه وقايع عليرغم تحمّل رنجهاي فراوان به پيروزي نائل مي شوند و حکومت عدل الهي را تأسيس مي نمايند که در توصيف آن، ام السلمه از پيامير اکرم (صلي الله عليه وآله وسلم)نقل مي کند: که در سايه حکومت حضرت مهدي (عليه السلام) چنان عدالتي در جامعه مستقر مي شود که زنده ها آرزو مي کنند اي کاش مرده ها زنده مي بودند و از آن عدالت بهره مند مي گشتند.

و در مورد ديگر ضمن اشاره به اين حقيقت که حضرت مهدي (عليه السلام) بر دلهاي مردم حکومت خواهند کرد مي فرمايند: شما را به مهدي، مردي از قريش بشارت مي دهم که ساکنان آسمان و زمين از حکومت و فرمانروايي او خشنودند ...

در دوره حکومت آن حضرت زمين برکات خود را به روي مردم مي گشايد، امنيت بر همه جوامع حاکميت پيدا مي کند، تعليم و تربيت و علم و دانش پيشرفت فوق العاده اي پيدا مي کند، در روابط اجتماعي صفا و صميميّت رواج مي يابد و ...

حضرت کوفه را پايتخت حکومت خود بر مي گزينند و حتي امام صادق (عليه السلام) مي فرمايند: مسجد سهله خانه امام (عليه السلام) خواهد بود يعني حضرت با خانواده اش در آنجا سکونت خواهند داشت.

در زمينه مدّت حکومت آن حضرت اقوال متفاوتي در روايات وارد شده است; در برخي از روايات مدت حکومت امام زمان(عليه السلام)هفت سال، در برخي ديگر هشت سال و در بعضي ده و بيست و يا حتي هزار سال ذکر شده است که جمع نمودن بين اين روايات گفته اند سالهاي آن زمان با سالهاي رايج در زمان ما فرق خواهد داشت، چنانکه در بعضي از روايات آمده است که حکومت حضرت هفت سال است و هر سال آن به مقدار ده سال از سالهاي شماست.

علامه مجلسي در بحارالانوار درباره اختلاف اين روايات مي نويسند: برخي روايات بر تمام مدت حکومت دلالت دارد، برخي بر مدت ثبات و استقرار حکومت، بعضي بر طبق سالها و روزهايي است که ما با آن آشنائيم و بعضي احاديث ديگر بر طبق سالها و ماه هاي روزگار حضرت است که طولاني خواهد بود و ...

بااين همه آنچه مسلم است دوره حکومت آنحضرت کوتاه نخواهد بود زيرا با توجه به زحمات فراواني که انبياء و ائمه(عليها السلام)در طول تاريخ کشيده اند بعيد است نتيجه اش ايجاد يک حکومت 7 يا 8 ساله باشد، آنهم با اين همه روايات و توصيفاتي که درباره آن حکومت جهاني از آدم تا خاتم نقل شده است; بهرحال مدّت اين حکومت به اندازه اي خواهد بود که طعم عدالت به ذائقه بشريت چشانده مي شود و آنان بعد از تحمل قرن ها بي عدالتي و ستم، به يک جامعه جهاني عادلانه دست مي يابند که مسائلي همچون اقتصاد، بهداشت، امنيت، دانش و صنعت، کشاورزي و ... در حدّ بسيار بالايي از سلامت و رشد و ترقي برخوردار خواهد بود.  

alireza بازدید : 465 دوشنبه 09 آبان 1390 نظرات (0)

روايات مربوط به قم و مرد موعود اين شهر

علي کوراني

ترجمه: عباس جلالي

 

از زمره روايات ظهور، به پا خاستن مردي از قم و ياران وي است، از امام کاظم، عليه السلام، روايت شده است که فرمود:

مردي از قم، مردم را به سوي خدا دعوت مي کند، افرادي گرد او جمع مي شوند که قلبهايشان همچون پاره هاي آهن ستبر است که بادهاي تند حوادث، آنان را نمي لغزاند، از جنگ خسته نشده و نمي ترسند اعتماد آنان بر خداست و سرانجام کار از آن پرهيزکاران است. (1)

و همچنين مطالب بعد از آن مربوط به قم است.

نکته قابل توجه اين است که، امام، عليه السلام، در روايت، تعبير به «مردي از قم » نموده و نفرموده است از اهل قم، مي توان اين جمله را بر امام خميني تطبيق داد. چه اينکه ايشان اهل خمين و ساکن قم مي باشند و اينکه او «مردم را به سوي خدا دعوت مي کند» نه فقط اهل قم و يا اهل مشرق زمين را. و به اينکه بادهاي تند کينه توزي دشمنان و يا جنگ و درگيريها که براي وي و طرفدارانش پيش مي آيد، همچنان مقاوم مي ايستند و مبارزه مي کنند و هيچ تزلزلي به خود راه نمي دهند.

alireza بازدید : 274 دوشنبه 09 آبان 1390 نظرات (1)
* آیا در علائم حتمی هم امكان بداء وجود دارد؟
* از امام صادق(ع) مشابه این سؤال را پرسیدند، حضرت پاسخ دادند: «بلی». خداوند متعال برنامه‌ای را كه تنظیم می‌كند حق دارد آن را جلو یا عقب بیندازد و هر تصرفی كه صلاح دید در آن بنماید. خداوند متعال در قرآن كریم می‌فرماید: یهودیان گفتند: «دست خدا بسته است. [به آن‌ها] بگو دست خدا باز است و هر گونه بخواهد عمل می‌كند.1» بنابراین امكان بدا برای خداوند محفوظ است. اما در عین حال از حكمت او به دور است كه پیامبر رحمت(ص)‌ و ائمة هدی(ع) با قاطعیت تمام بفرمایند: «مهدی بدون سفیانی نخواهد بود» ولی ناگهان موعدش كه رسید خداوند روی ایشان را زمین بگذارد و غیر از آن عمل كند.2 البته آن‌قدر این احتمال بداء برای اصحاب ائمه(ع) به طور جدی بیان شده بود كه راوی از حضرت می‌پرسد می‌ترسم در اصل ظهور حضرت بداء رخ بدهد كه ایشان جواب می‌فرمایند:
نه ظهور وعدة الهی است و خداوند خلاف وعده‌اش عمل نمی‌كند.



* در برخی روایات آمده كه ایرانیان قبل از ظهور با غربیان در منطقة عراق وارد جنگ می‌شوند و در برخی روایات دیگر هم این واقعه پس از ظهور بیان شده، كدام یك صحیح است؟
* یمانی و سفیانی هر دو پیش از ظهور قیام می‌كنند و به كوفه وارد می‌شوند. حدود یك ماه پس از ظهور حضرت، سفیانی دستگیر می‌شود و در كنار دریاچه طبریه، به فرمان ایشان و به دست یمانی سرش بریده می‌شود. ایرانیان از همان ابتدا در كنار حضرت هستند. عبارت «یوطئون للمهدی سلطانه» (برای حكومت مهدی(ع) زمینه‌سازی می‌كنند) از طریق اهل سنت به ما رسیده ولی در روایات ما نقل نشده است. در عین حال خروج خراسانی یا حسنی از بلخ یا شهرهای دیگر افغانستان و عبورش از ایران در احادیث ما یافته می‌شود كه البته فقط سفیانی و یمانی در زمرة علایم حتمی هستند.
مرحوم آیت‌الله قزوینی در كتاب المهدی(ع) من المهد الی الظهور تصریح كرده‌اند كه خراسانی از علایم حتمی نیست ولی در عین حال روایتی هم نقل شده كه ورود خراسانی، سفیانی و یمانی به كوفه در یك ماه و یك روز و یك ساعت است.

alireza بازدید : 271 پنجشنبه 05 آبان 1390 نظرات (0)

حضرت فاطمه(س) كوثر بيكران حق

راجع به شخصيت والاي حضرت فاطمه (س) بيش از پنجاه آيه قرآن تأويل و تفسير شده است. اين نوشتار تحت عنوان فاطمه كوثر بيكران حق به رشته تحرير درآمد و نگارنده در پي آن است كه با استفاده از سوره مباركه كوثر، گذري بر شخصيت و عظمت و فضايل والاي حضرت صديقه كبري (س) داشته و عناويني از قبيل پيشگويي و اعجاز سوره، معني و مراد كوثر، وجوه نامگذاري فاطمه زهرا (س) به كوثر، ارتباط كوثر محمدي با كوثر بهشتي، فاطمه به عنوان حقيقتي يكدانه در عالم خلقت، مورد بحث قرار گرفته و سپس فاطمه زهرا (س) بعنوان برترين و جامع‌ترين الگو عالم بشريت در همه ابعاد زندگي (سجاده بندگي، جلوه‌گاه وارستگي، عرصه وظايف خانوادگي، حيا، عفاف، حجاب، ايثار، انفاق، ساده زيستي و جبهه فرهنگي، سياسي....) براي همه عصرها، نسل‌ها معرفي و در نهايت به يكي از ضروري‌ترين عرصه كه بايستي به فاطمه زهرا (س) اقتداء كرد يعني عرصه دفاع از حريم ولايت و امامت و استمرار آن يعني ولايت فقيه در عصر غيبت امام زمان (عج) اشاره گرديد؛ چه اينكه فاطمه زهرا (س) همچون كوثر بيكران الهي به عنوان اسوه و الگوي بي‌نظير هميشه سرسبز و حيات بخش استمرار داشته و درس و عبرتي براي همه عصرها و نسل‌ها در طول تاريخ خواهد بود.

alireza بازدید : 347 پنجشنبه 05 آبان 1390 نظرات (0)
اولين نشانه ظهور
 
نام و نسب سفياني

همان گونه كه روايات تأكيد مي‌كنند، او از نوادگان و از نسل «ابوسفيان» است و به همين دليل هم به او «سفياني» گفته مي‌شود؛ گرچه در مورد نام پدرش، بين اينكه «عنبسه» يا «عتبه» يا «معاويه» يا «يزيد» باشد، اختلاف نظر وجود دارد، از امام علي(ع) روايت است كه ايشان فرمود:
پسر جگرخوار از سرزمين بي‌آب و علف خارج مي‌شود... نامش عثمان و نام پدرش عنبسه و از نسل ابوسفيان است.10
در حديث ديگري از شيخ طوسي آمده است كه سفياني از فرزندان «عتبة بن ابوسفيان» است.11
امام علي(ع) در نامه‌اي به «معاويه»، سفياني را از شمار آنان دانسته و فرموده است:
مردي از فرزندانت شوم و ملعون و بي‌نزاكت و تيره دل و بيمار و قسيّ‌القلب است و خداوند رحمت و عطوفت را از دل او گرفته است، گويي اكنون او را مي‌بينيم. مادرش از قبيلة بني‌كلب است و اگر بخواهم نام او را مي‌گويم و توصيف مي‌كنم، او فرزند كسي است كه سپاهي را به مدينه گسيل مي‌دارد. آنها وارد آن شهر مي‌شوند و به قتل و كشتار و هتك حرمت و تجاور مي‌پردازند و از ميان آنها مردي پرهيزكار و مخلص پا به فرار مي‌گذارد... .12
از امام باقر(ع) روايت شده كه او از نسل «خالد بن يزيد بن ابوسفيان» است.13
و از امام علي بن الحسين(ع) نقل شده كه حضرت او را از فرزندان «عنبسة بن ابوسفيان»14 به شمار آورده و برخي روايات نام او را «عبدالله»15 گفته‌اند كه اين مطلب نزد علماي اهل سنّت مشهور است. امّا رأي مشهور اين است كه نام او «عثمان» از فرزندان «عنبسة ابن ابوسفيان» است و همه مي‌دانند كه ابوسفيان پنج فرزند به نام‌هاي «عتبة»، «معاويه»، «يزيد»، «عنبس» و «حنظله» داشت.
چيزي كه در مورد آن در تمام اين روايات اتّفاق نظر وجود دارد. اين است كه او از نوادگان ابوسفيان بوده و قدر به يقين هم همان است.
alireza بازدید : 256 پنجشنبه 05 آبان 1390 نظرات (2)

اسراری از غیبت امام زمان (عج)



واژه غیبت وقتی در مورد امام عصر استفاده می شود معنای عدم حضور را نمی رساند بلکه به این معناست که امام علیه السلام زندگی پنهانی دارد. با توجه به روایات می توان دریافت مراد از زندگی پنهانی حضرت مهدی (عج) این است که مردم او را نمی شناسند یعنی آن بزرگوار، میان مردم است و آنان او را می بینند ولی نمی دانند او همان امام زمان است. بر این اساس غیبت حضرت مهدی به حضرت یوسف تشبیه شده است. با اینکه برادرانش برای خرید گندم به مصر رفتند و او را دیدند اما وی را نشناختند، البته بیان علت حقیقی و اصلی غیبت، امری دشوار و شاید دور از دسترس باشد اما با تأمل در روایات به چند محور اساسی می توان در این زمینه دست یافت؛

● غیبت، سنت الهی

یکی از علل و اسباب غیبت امام زمان(عج) که در روایات آمده، این است که موضوع غیبت در اسلام چیز جدید و بی سابقه ای نیست بلکه در امم پیشین نیز به صورت یک سنت الهی جریان داشته است. در این زمینه به دو حدیث اشاره می کنیم؛
الف) سدیر از امام صادق (ع) نقل می کند که حضرت فرمود: برای قائم ما غیبتی است طولانی. عرض کردم: چرا یابن رسول الله؟ حضرت فرمود به جهت اینکه خدا خواسته است که سنت و روش پیامبران گذشته را در مورد غیبتهایشان در باره آن حضرت نیز جاری کند. ای سدیر! به ناچار غیبت آن جناب واقع خواهد شد زیرا خداوند فرموده است: «لترکبن طبقاً عن طبق» (۱) سنت گذشتگان در باره شما نیز جاری خواهد بود. (۲)
ب) عبدالله بن فضل هاشمی از امام صادق (ع) نقل می کند که حضرت فرمود: ناگزیر برای
صاحب الامر غیبتی خواهد بود، به طوری که صاحب هر عقیده باطلی در مورد آن حضرت دچار شک و تردید می شود. عبدالله گفت: جانم فدایت! چرا؟ حضرت فرمود: ما اجازه نداریم علت آن را برای شما بیان کنیم. عبدالله بار دیگر عرض کرد: حکمت غیبت آن حضرت چیست؟ حضرت فرمود: حکمت غیبت ایشان مانند غیبت پیامبران و اولیاء پیشین خداوند است و تا بعد از ظهور آن حضرت، علت آن کشف نمی شود، همان گونه که علت سوراخ کردن کشتی و کشتن غلام و به پا نمودن دیوار توسط حضرت خضر (ع) تا هنگام جدا شدن موسی (ع) از خضر (ع) برای آن حضرت روشن نشده بود. (۳)

مهدی (عج) و سنت انبیاء (ع)

در مورد همانندی غیبت حضرت مهدی (عج) با غیبت انبیاء، علل و حکمتهایی بیان شده است. سدیر صیرفی می گوید: با مفضل و ابوبصیر و ابان بن تغلب خدمت امام صادق (ع) شرفیاب شدیم. آن حضرت بر روی خاک نشسته بود و لباس خیبری بر تن داشت و همچون مادری فرزند مرده، گریه می کرد و حزن و اندوه سراسر وجود حضرت را فرا گرفته بود و در حالی که اشکهایش جاری شده بود می فرمود: ای آقای من! غیبت تو خواب را از دیدگانم سلب نموده و زندگانی را بر من تنگ کرده و آرامش را از قلبم گرفته است. ای آقای من! غیبت تو، مصائب و اندوه مرا برای همیشه دردآور نموده است. به آن حضرت عرض کردیم: ای فرزند بهترین انسانها! چرا این قدر گریان و اندوهناک هستید؟ حضرت فرمود: امروز در کیفیت تولد و غیبت طولانی قائم (عج) و گرفتاری مؤمنان و تردیدهایی که به واسطه طولانی شدن غیبت در آنان پیدا می شود و اکثر آنها از دینشان بر می گردند، تأمل کردم.
alireza بازدید : 5110 پنجشنبه 05 آبان 1390 نظرات (1)

زنان آخر الزمان

رسول گرامي اسلام در وصف برخي از زنان آخرالزمان چنين مي فرمايد:
«چگونه مي شود حال شما هنگامي كه زنان شما فاسد شوند و جوانان تان فاسق و شما نه امر به معروف ميكنيد و نه نهي از منكر!» به پيامبر(ص) گفته شد: آيا واقعاً چنين خواهد شد؟! آن حضرت فرمود:« بله و بدتر از آن]نيز خواهد شد[».
امام علي(ع) نيز مي فرمايد:«در آخرالزمان و نزديك شدن قيامت – كه بدترين زمان ها است – زناني ظاهر مي شوند كه برهنه و لخت هستند! زينت هاي خود را آشكار مي سازند، به فتنه ها داخل مي شوند و به سوي شهوت ها مي گرايند! به سوي لذت ها مي شتابند، حرام هاي الهي را حلال مي شمارند و در جهنم جاودانه خواهند بود».

آيا در ميان اين همه مسلمان و شيعه 313 نفر يار و ياور براي حضرت وجود ندارد تا ظهور کند؟

در پاسخ اين سؤال مي گوييم:
اولاً: در روايات مختلف براي ياران و اصحاب خاص حضرت مهدي عليه السلام صفات و خصوصيات وي‍ژه اي ذکر شده که بايد در 313 نفر موجود باشد، و ما به برخي از آن صفات قبلاً اشاره کرديم.
ثانياً: همان گونه که در جاي خود اشاره کرده ايم، از مجموعه ي احاديث استفاده مي شود که حضرت دو دسته يار و ياور بعد از ظهور دارند: يکي ياوران خاص که 313 نفرند و دسته ي ديگر ياوران عام که ده هزار نفرند و بايد اين تعداد جمعيت نيز آماده شود.
ثالثاً: فراهم شدن 313 نفر از ياران خاص حضرت علت تامّه براي ظهور حضرت نيست، بلکه يکي از شرايط تحقق ظهور است، حضرت با کمک اين تعداد افراد حکومت عدل گستر جهاني را پياده خواهد کرد، اما اينکه آيا فراهم شدن اين تعداد نفر علت تامه ي ظهور است؟ خير، بلکه علل و عوامل و شرايط ديگري از جمله فراهم شدن زمينه ي لازم و مساعد براي حکومت حضرت نيز لازم است.
منبع: کتاب هنگامه ظهور

خَسْف به بَيْداء


فرو برده شدن در « بَيْداء» ـ كه از آن در روايات «خَسْف به بَيْداء» تعبير شده است ـ از نشانه هاي ظهور حضرت مهدي(عج) است. اين نشانه در احاديثي كه درباره سفياني سخن گفته اند، فراوان ذكر شده است.
واژه «خَسْف» به معناي فرو رفتن و پنهان شدن است و « بَيْداء» نام سرزميني بين مكه و مدينه است . ظاهراً منظور از « خَسْف به بَيْداء» آن است كه سفياني با لشكري عظيم به قصد جنگ با حضرت مهدي(عج) عازم مكه مي شود؛ اما در بين راه مكه و مدينه‌ ـ در محلي كه به سرزمين بَيْداء معروف است‌ ـ به گونه اي معجزه آسا، به امر خداوند، در دل زمين فرو مي رود.
اين حادثه در روايات بسياري به عنوان يكي از نشانه هاي ظهور بيان شده و در شماري از آنها بر حتمي بودن آن تاكيد شده است. امام باقر(ع) در بخشي از يك روايت مفصل فرمود:«... و سفياني گروهي را به مدينه روانه كند و مهدي از آنجا به مكه رخت بربندد و خبر به فرمانده سپاه سفياني رسد كه مهدي(عج) به جانب مكه بيرون شده است، پس او لشكري از پي آن حضرت روانه كند ولي او را نيابد تا اين كه مهدي با حالت ترس و نگراني بدان سنت كه موسي بن عمران داشت داخل مكه شود. آن حضرت فرمود: فرمانده سپاه سفياني در صحرا فرود مي آيد، پس آواز دهنده اي از آسمان ندا مي كند كه«اي دشت آن قوم را نابود ساز» پس آن نيز ايشان را به درون خود مي برد و هيچ يك از آنان نجات نمي يابد مگر سه نفر...»
درباره حتمي بودن اين نشانه از روايات متعددي مي توان استفاده كرد.


منبع: فرهنگ نامه مهدويت

alireza بازدید : 246 چهارشنبه 04 آبان 1390 نظرات (1)
عظمت وجودى و ابعاد مختلف شخصيت حضرت صاحب‏الامر، عليه‏السّلام، باعث شده است كه در طول هزار و اندى سال كه از غيبت كبرى مى‏گذرد، هر گروه از مردم بسته به گرايش‏هاى خاص اعتقادى، اجتماعى و فرهنگى كه داشته‏اند، از ديدگاهى خاص به تحليل شخصيت و تعيين جايگاه آن حضرت در عالم هستى بپردازند و هر گروه تنها درك و تصور خود از اين موضوع را تصور درست و مطابق با واقع از شخصيت آن يگانه هستى تلقّى كنند.
در اين ميان جمعى از اصحاب سير و سلوك و رهروان طريق عرفان و معنا با طرح موضوع خليفةاللَّه و انسان كامل و پرداختن به نقش حجت الهى در عالم هستى، تنها به جنبه فرا طبيعى آن وجود مقدس توجه كرده و از ساير جنبه‏ها غفلت ورزيدند.
گروهى ديگر از اصحاب شريعت توجه خود را تنها معطوف به جنبه طبيعى آن وجود مقدس ساخته و ضمن مطرح كردن نقشى كه آن حضرت به عنوان امام و پيشواى مردم به عهده دارند هيچ‏گونه مسؤوليتى را در زمان غيبت متوجه مردم نديدند و تنها تكليف مردم را اين دانستند كه براى فرج آن حضرت دعا كنند تا خود بيايند و امور مردم را اصلاح كنند.
عده‏اى هم ضمن توجّه به جنبه فراطبيعى و طبيعى وجود مقدس حضرت حجّت، عليه‏السّلام، تمام همّ و غمّ خود را متوجّه ملاقات با آن حضرت ساخته و تنها وظيفه خود را اين دانستند كه با توسل به آن حضرت به شرف ملاقات با آن ذات اقدس نائل شوند.
اما در اين ميان گروهى با در نظر گرفتن همه ابعادى كه بدان‏ها اشاره شد، به طرح معناى درست انتظار پرداخته و درصدد تعيين وظيفه و نقش مردم در دوران غيبت برآمدند. در اين ديدگاه، هم مسأله خلافت الهى انسان كامل مطرح است، هم به جايگاه و نقش مردم در قبال آن حضرت توجّه شده و هم وظيفه‏اى كه مردم در دعا براى حفظ آن وجود مقدّس و تعجيل در ظهورش دارند از نظر دور داشته نشده است.
شايد بتوان امام راحل امت، قدس‏سره، را به عنوان درخشان‏ترين چهره از گروه اخير ذكر كرد. ايشان با صراحت به نقد و بررسى برداشت‏هاى مختلفى كه از مسأله انتظار فرج وجود دارد، پرداخته و ديدگاه خاص خود را در اين زمينه چنين مطرح ساختند:
البته اين پر كردن دنيا را از عدالت، اين را ما نمى‏توانيم بكنيم، اگر مى‏توانستيم مى‏كرديم. اما، چون نمى‏توانيم بكنيم ايشان بايد بيايند. ... اما ما بايد فراهم كنيم كار را، فراهم كردن اسباب اين است كه كار را نزديك بكنيم، كار را همچو بكنيم كه مهيا بشود عالم براى آمدن حضرت، عليه‏السّلام، ...
alireza بازدید : 228 چهارشنبه 04 آبان 1390 نظرات (0)
انتظار ظهور مهدى موعود از حساس‏ترين و تاريخ‏سازترين فرازهاى عقيدتى اسلامى است كه عمرى به درازاى عمر اسلام دارد. پيامبر اكرم (ص) و خاندان پاكش، همواره مردم را به اين چشم به راهى خوانده‏اند. در ميان آثار فرقه‏ها و گروههاى مسلمان نيز، از اين آرمان، نشانه‏هاى بسيار به چشم مى‏آيد؛ تنها كافى است بدانيم كه پس از يك پژوهش كوتاه در اين زمينه نام بيش از پانصد كتاب، از دانشوران مسلمان به دست آمده كه به يقين با تحقيقات عميق‏تر اين رقم از هزار تجاوز خواهد نمود.

 پيامبراكرم(ص) فرمودند:
 اگر از دوام دنيا يك روز بيشتر نمانده باشد؛ خداى بزرگ آن را چنان درازا دهد تا مردى از دودمان مرا برانگيزاند كه زمين را از عدالت و داد پر سازد همانگونه كه از ستم و بيداد آكنده باشد.
 نخستين نكته‏اى كه با عنايت به مفهوم انتظار به ذهن ما مى‏آيد خواستار شدن ظهور است از صميم دل؛ زيرا تا دوستدار و دلبسته چيزى نباشى چشم به راهش نخواهى بود. لازمه اين خواستن و اشتياق وجود دو زمينه قلبى است: يكى شناخت و آگاهى از محتواى ظهور و دوم گرايش و جويايى نسبت به آن محتوا.
 لازمه درك بهتر حقيقت از مفهوم انتظار، شناخت درونى و خواست قلبى است. پس انتظار چيزى نيست مگر نيت ظهور.

 منتظران حقيقى، پيوسته تصوير ظهور را در برابر ديدگان دارند و از دل و جان آن را مى‏جويند و براى تحقق آن مى‏كوشند. انتظار نه فقط ظهور را در دل و جان ما پايدار مى‏سازد بلكه در قلمرو تن ما نيز نقش و نشانى از آن را آشكار مى‏نمايد، مگر نه اين كه چشم، زبان، گوش، دهان و دست و پاى ما، بندگان فرمانبردار دل ما هستند. پس اگر انديشه و پندار ما به رنگ ظهور درآمد گفتار و كردارمان را نيز همرنگ خود خواهد ساخت. مبادا اين حقيقت را خيال و رؤيا پنداريد و از خاصيت و اهميت ايده‏اى چنين بلند و عالى غافل بمانيد. چه خوب سروده مولوى:
                                           

 از يك انديشه كه آيد در درون                         صد جهان گردد به يك دم سرنگون


 اميد به ظهور ايجاد جاذبه مى‏كند؛ انسان را به راه مى‏اندازد و به سوى خود مى‏كشاند. جوهره اين اميدوارى همان خوش‏بينى نسبت به آينده بشريت است و پشتوانه آن نويد حتمى و مژده قطعى خدا به پيروزى مستضعفان و فرمانروايى صالحان و نيك‏فرجامى پرهيزكاران.

 اميد و انتظار مقدمه هجرت و جهاد است، نه زمينه رخوت و ركود. امام صادق(ع) مى‏فرمايد:
 هر كس دوست دارد از ياران حضرت قائم باشد، بايستى انتظار او را داشته و به نيكويى و پرهيزگارى رفتار نمايد. پس اگر به اين حال، پيش از قيام او از دنيا رود، پاداش ياران مهدى را خواهد گرفت. بنابراين بكوشيد و جديت كنيد و چشم به راه باشيد كه بر شما گوارا باد.


 نخستين گام انتظار، خودسازى است؛ يعنى رشد و تربيت جسم و روح و چندان هم دشوار نيست؛ زيرا شوق ديدار او مردمان را مى‏سازد چه رسد به اشتياق درك ظهورش، پس لختى به خود بينديشيم.
 تلاشها و سازندگيهاى ناشى از انتظار اگر هم به دوران ظهورش نرسد دست كم در زندگى عمومى جامعه تأثيرى بسيار مثبت دارد؛ زيرا تربيت افراد و تجهيز آنان به يقين، جامعه را به پيش مى‏برد و نيرومند و توانگر مى‏سازد، در برابر دشمن پايدارى و مقاومت مى‏بخشد و در نتيجه آسايشى نسبى براى همگان فراهم مى‏آورد.

 انتظار امام زمان بدون محبت و علاقه به او كارى از پيش نخواهد برد؛ زيرا كه حماسه‏ها همواره در فضاى شور و احساس زاده و پرورده مى‏شوند، كافى نيست كه نسبت به حضرتش تنها پذيرش ذهن و پسند فكرى داشته باشيم، كشش روحى و پيوند قلبى در اينجا به كار مى‏آيد. اگر در روزگار دشوار غيبت بر فراز آسمان بلند انتظار، گهگاه شاهد درخشش ستارگان بوده‏ايم، ناشى از عواطف پاك آن كواكب به خورشيد نهان در ابر بوده است.

 منتظران راستين در عين حال وظيفه دارند كه علاوه بر اصلاح خويش در اصلاح ديگران نيز بكوشند؛ زيرا برنامه عظيم و سنگينى كه انتظارش را مى‏كشند يك برنامه فردى نيست؛ برنامه‏اى است كه تمام عناصر تحول بايد در آن شركت جويد؛ بايد كارى به صورت دسته‏جمعى و همگانى باشد، كوششها و تلاشها بايد هماهنگ گردد و عمق و وسعت اين هماهنگى بايد به عظمت همان برنامه انقلاب جهانى باشد كه انتظار آن را دارند.

 انتظار يعنى آماده‏باش كامل. من اگر ظالم و ستمگرم چگونه ممكن است در انتظار كسى باشم كه طعمه شمشيرش خون ستمگران است؟! من اگر آلوده و ناپاكم چگونه مى‏توانم منتظر انقلابى باشم كه شعله اولش دامان آلودگان را مى‏گيرد؟!
 اكنون مى‏فهميم چرا منتظران واقعى گاهى مانند كسانى شمرده شده‏اند كه در خيمه حضرت مهدى (عج) و يا زير پرچم اويند. يا چون كسى هستند كه در راه خدا شمشير مى‏زند و يا در راه خدا به شهادت مى‏رسد.
 اينها مراحل مختلف و درجه مجاهده در راه حق و عدالت است كه متناسب با مقدار آمادگى در انتظار افراد است؛ يعنى همانطور كه ميزان فداكارى مجاهدان راه خدا و نقش آنها با هم متفاوت است، انتظار و خودسازى و آمادگى نيز درجات مختلفى دارد كه هر كدام از اينها با يكى از آنها از نظر مقدمات و نتيجه شباهت دارند.
 پس بيدار باشيد؛ زيرا نمى‏دانيد كه در چه وقت، صاحبخانه مى‏آيد، در شام يا نصف شب، يا بانگ خروس، يا صبح، مبادا ناگهان آمده، شما را خفته يابد.

alireza بازدید : 458 چهارشنبه 04 آبان 1390 نظرات (1)
 
 برنامه اسلامی آخرین منجی ویژه امام زمان (عج)
برنامه اسلامی آخرین منجی ویژه امام زمان (عج)
امروزه نرم افزارهای قرآنی و اسلامی در رایانه از علاقه مندان ویژه ای برخوردارند. امروز هم یکی دیگر از این نرم افزارها را به دوستان عزیز معرفی کنیم. نرم افزار آخرین منجی از توليدات جدید سايت گفتگوي ديني می باشد که به مناسبت میلاد امام زمان (عج) منتشر شده است. این نرم افزار حاوي بيش از 60 مقاله در مورد تولد ، زندگينامه ، غيبت ، ظهور و مسائل بعد از ظهور امام زمان(عج) می باشد همچنین حدود 30 پرسش و پاسخ پيرامون امام زمان و شبهات مطرح شده است علاوه بر این مناظرات و سوالات پيرامون امام زمان(عج) و مهدويت در انجمن گفتگوي ديني ، مقالات مهدي شناسي و نحوه برگزاري جشنهاي شعبانيه ، پيامك و اشعار مهدوي ، نواي صوتي و تصويري انتظار شامل مولودي ، كليپهاي زيبا و ناله هاي فراق ، 70 حكايت خواندني از تشرفات و توسلات و ره يافتگان به ساحت مقدس امام زمان(عج) ، معرفي سايتهاي مهدوي با اينترنت رايگان ، معرفي و دانلود كتابهاي مهدويت ، 13 نرم افزار تلفن همراه پيرامون امام عصر(عج) و ... در این نرم افزار گنجانده شده است. این نرم افزار به صورت پرتابل بوده و نيازي به نصب ندارد و تنها با کليک بر روي آيکون برنامه اجرا مي شود که شما مي توانيد با کپي کردن فايل هاي نرم افزار در فلش مموري خود در صورت نياز از آن در محل هاي مختلف که امکان نصب نرم افزار وجود ندارد استفاده کنيد.
درباره ما
Profile Pic
اين وبلاگ براي آشنايي و شناخت بيشتر با امام زمان (عج) مي باشد. التماس دعا
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 40
  • کل نظرات : 25
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 8
  • آی پی امروز : 14
  • آی پی دیروز : 12
  • بازدید امروز : 36
  • باردید دیروز : 13
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 94
  • بازدید ماه : 192
  • بازدید سال : 662
  • بازدید کلی : 30,383